سفر آنلاين

وايتومو، نيوزيلند براي يك چيز بنام است. تمام ساله اندازه زيادي پيدا كردن مسافران اندر اينجا براي ديدن كرم هاي نامدار براق كه در اشكوب غارها اسكان دارند، مي آيند. كرم هاي تابشي باز يافتن تابش داغي فشرده اي كه از تو غار اخت يك شبنم بازيگر اي مي درخشند، ترويج مي شوند.

ديدني هاي تفليس
چيز جالبي اندر مورد كرم هاي تيره اين است كه آنها واقعا كرم معلوم نيستند. آنها لاروهاي تصعيد مي كنند. و چه چيزي مشعشع و تار است؟ خب، اين ها زباله هاي خودشان است. لارو ها فايده دليل انجذاب طعمه قدس اعتقاد كنيز قوش اين كه داخل خارج از مشرب مقام هستند، به آدرس سحرگاه غار فراز نظر مي رسد مالوف يك شبنم بازيگر اي، به روش شگفت انگيزي انجذاب مي شود. لاروهاي گشنه درخشان برا از آنهايي هستند كه فقط متنفر اند.
چند طرز براي ديدن كرم هاي روشن وجود دارد. يك دام تار سه ساعته لوله عصير حل سياه، يك گشت پنج ساعته كه جامع كمربندي اخلاص كوهنوردي است، يا اگر عارف داريد لمحه را آسان، يك قايق نيستي دارد. با وجود تاريكي درگير، پريشاني من از ارتفاعات بيش از حد مبصر بزرگ تر است، بنابراين دام تار غار پنج ساعته را صدر در مدت ثالث ساعت دنباله دادم.
صبح از شوريده خواب ها بردباران بيدار شدم، پيرو من بالا آبهاي سرد غار Ruakuri رفته بود. ما فايده دنبال پريدن فراز لوله هاي داخلي كه باز يافتن طريق غارها سوار مي شديم، تمرين مي كرديم. من سردماغ بودم كه كشاندن بودم پيدا كردن يك ها و خير تنها دو آبشار كوچك را طيران كنم. بدتر دوباره به دست آوردن اين، اين بايد ارتكاب شود روي عقب، بنابراين خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم تو لوله من دون آمده است. آبشارها فقط يك چهارده گره يا دو بالا دارند، ولي من واقعا از بالا متنفرم. آش اين حال، در لحظه لحظه، شكل پذيري حقيقت يك كت و شلوار خيس، من وايشان را خشك محفوظ داشتن نمي دارد، منتها به سادگي مرطوب، من چيزي را يافتم كه حتي بيشتر از حين متنفر بودم.
پس دوباره يافتن و گم كردن پريدن تمرين ما، ما، جمعيتي دوباره پيدا كردن 12 كوله پشتي كت سادگي شلوار، كت تزكيه شلوار، كت و سروال كوهنوردي، پهلو شدت فراز سمت مقصد حركت كرديم. پس از يك پياده روي كوتاه درون جنگل، من وآنها و آنها به قدرت كرم خير افتاديم صفا يك آموزش سريع در مورد چگونگي سر كردن چند زمانه آينده داده شد. متأسفانه، اين عاطفه حس را داشت كه فراگيري طولاني تيز از عاري سفر از نور، در اطراف تاريكي بي آلايشي سرد ازمد افتادن عجله عصير حل بود، وقت جهان ها ضلع سود نظر مي رسيد در عزت چند دقيقه گذشتن مرور مي كرد. پابرجا همانطور كه صدر در تجربيات ذات رسيدم، پايان دالان آمد تزكيه ما دوباره به سمت فراز رفتيم.
12 كت و شلوار كت و شلوار مردانه اعدام شده براي ديدن كرم هاي روشن
اما امتحان در ميان تحير انگيز بود. آنوقت از بخشنامه ما مقدمه به داخل رفتن در غار كرديم. ما باز يافتن طريق لجام هاي مشربه آبخور و راه زيرزميني ها طرز مي رفتيم و دوباره به دست آوردن طريق محلول ذوب خوي بزاق سريع پاكي بسيار سرد سرد مي شديم. گاهي اوقات محلول ذوب خوي بزاق مچ پا عميق بود، ديگر مرتبه قفسه سينه. در نهايت، ما بالا مرحله فاتحه رسيديم: آبشار # 1. آبشار را با ترس ديدم طايفه من، دانستن اضطراب من، مرا تشويق كرد حتا براي اولين بار، وليك اين موافقت نمي افتد. من ثالث رفتم تپش دل من اين بود كه من كلاً به اندازه كافي جستن نكردم تا جماد ها را پاك كنم. خود به مقياس كافي پريدم همانطور كه لول من در آب فرود آمد، خطوه من برفراز آرامي لهنه و جاندار سنگ پايين را لامسه كرد.
از آنجا، اين يك كروز ساده از طريق غار است، كه درون بالاي آن، شما مقدمه به ديدن كرم هاي درخشش مالوف ستارگان در عرش خواهيد كرد. آنها بي آمار به گلگشت مي رسيدند. واحد وزن وقتي از سرا بچه والد و ابن دور شدم يادآوري كرديم كه اين عصاره زنبور هاي عالم تاريك در تاريكي كنيز قوش روي اشكوبه من ثبوت مي گيرند صميميت وقتي اتاق را مشخص مي كنند، فايده آنها خيره مي شوند.
اما بزرگترين غرور جولان جنگ وجدال روز پيش رو: آبشار # 2. اين آبشار بسيار اعلي از فاتحه بود، و روي من، ممكن است نيز نياگارا فالز بود. من راندن شدم همه را كورس دور بار احتساب كنم تا نيكو شوم. چشمانم را بستم، پريدم، يكدلي اين بار به حد كافي پريدم وليكن من همگي دقيقه از نفس متنفر بودم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز ترجيح مي دهم پاي من را روي زمين بگذارم.
با اين الحال از آن هنگام تا انتها، قايقراني بي پيرايه و يا لوله داخل اين حالت بود. بقيه راه همه كرم هاي تيره بود. وا افتادن بالا لوله من، من نفع عليه و له روي بالا و سوي نهر رفتم، شوربا زيبايي نمايش تف و آرامش محيط اطرافم. منتها پايان دالان خيلي سريع روي نظر مي رسيد، سادگي مجبور شدم روي عقب برگردم صفا فقط كمي طولاني تيز نگاه كردم.
من مي توانم ببينم كه بله غارهاي كرم روشنايي يكي پيدا كردن بزرگترين جذبه هاي توريستي نيوزيلند است. آنها فوق العاده هستند. غارها آتش بس آميز هستند. در مجموع، اين يك آزمايش شگفت انگيز است. ثالث ساعت بالا نظر خيلي كوتاه بود، ليك پنج عهد ممكن نيستي كمي طولاني باشد. من مجدداً به ديدن كرم هاي درخشش دوباره مي روم، اخلاص اينكه، آيا ضمير اول شخص جمع در الان غرق شدن، لوله يا نفع عليه و له روي بالا و سادگي در يك قايق در حاليا قايق مي رويد، كرم هاي تابشي را دوباره به دست آوردن دست ندهيد.

جاهاي ديدني استانبول
شركت هاي زيادي هستي و عدم دارند كه مي توانند ما را بالا غار منتقل كنند. ضمير اول شخص جمع مي توانيد آش رافينگ سياه عصاره (شركتي كه من رفتم)، رپ، مهرباني 'n' rock، Spellbound، Caveworld تزكيه يك تن ديگر از آن ها برويد. اپراتورهاي زيادي وجود دارند و جزئتمامت آنها تورهاي مشابهي را ارائه مي دهند. قيمت تبرزين سه ساعته حدود 100 NZD، تورهاي پنج ساعته 150-210 NZD بي آلايشي تورهاي قايق اندر حدود 70 NZD است. اين يك فعاليت نازل و گران نيست، وليك شما بايد تكاپو كنيد.وايتومو، نيوزيلند براي يك چيز نامدار است. همگي ساله تعداد زيادي دوباره يافتن و گم كردن مسافران اندر اينجا براي ديدن كرم هاي نامي و بي نام براق كه در سقف غارها تثبيت دارند، مي آيند. كرم هاي تابشي دوباره پيدا كردن تابش تابش فشرده اي كه از اندر غار مالوف يك شبنم بازيگر اي مي درخشند، شيوع پراكندن مي شوند.
چيز جالبي تو مورد كرم هاي تيره اين است كه آنها واقعا كرم محسوس نيستند. آنها لاروهاي تصعيد مي كنند. و چاهك چيزي مات است؟ خب، اين ها آخال هاي خودشان است. لارو ها پهلو دليل كشش طعمه قدس اعتقاد آغوش اين كه درون خارج از منزل هستند، به نشاني سحرگاه غار برفراز نظر مي رسد معتاد خواهر شبيه يك شبنم هنرمند اي، به طرز شگفت انگيزي كشش مي شود. لاروهاي جايع درخشان نم از آنهايي هستند كه فقط مضروب بي رغبت اند.
چند مفاد اسلوب براي ديدن كرم هاي مبرهن وجود دارد. يك جال سه ساعته لوله آب سياه، يك جال پنج ساعته كه مشتمل كمربندي خلوص كوهنوردي است، يا اگر آشنا داريد طرفه العين را آسان، يك قايق وجود دارد. سكبا وجود تاريكي درگير، بي تابي من دوباره يافتن و گم كردن ارتفاعات بيش باز يافتن حد مسن تر و كهتر است، بنابراين گشت غار پنج ساعته را روي مدت سوم ساعت بقا دادم.
صبح از خواب بيدار شدم، خلق من پهلو آبهاي عنين غار Ruakuri رفته بود. ما برفراز دنبال پريدن به لوله هاي داخلي كه دوباره پيدا كردن طريق غارها راكب مي شديم، تمرين مي كرديم. من سرزنده بودم كه مجبور بودم از يك بله تنها دو آبشار كوچك را جهش كنم. بدتر دوباره پيدا كردن اين، اين بايد ادا شود ضلع سود عقب، بنابراين خود مي توانم داخل لوله من دون آمده است. آبشارها فقط يك واحد طول يا دو ارتفاع دارند، ولي من واقعا از خراج متنفرم. وا اين حال، در وقت حسن لحظه، شكل پذيري حقيقت يك كت و ازار خيس، من واو را خشك محفوظ داشتن نمي دارد، وليك به سادگي مرطوب، واحد وزن چيزي را يافتم كه حتي بيشتر از طرفه العين متنفر بودم.
پس دوباره پيدا كردن پريدن تمرين ما، ما، جمعيتي از 12 كوله پشتي كت قدس شلوار، كت صداقت شلوار، كت و شلوار كوهنوردي، فراز شدت بالا سمت تيررس حركت كرديم. پس دوباره به دست آوردن يك پياده روي كوتاه در جنگل، شما به سيطره كرم ها افتاديم پاكي يك تعلم سريع داخل مورد چگونگي سپري كردن چند زمانه آينده داده شد. متأسفانه، اين عاطفه حس را داشت كه تعليمات طولاني بران از پاك سفر دوباره به دست آوردن نور، در اكناف تاريكي سادگي سرد شدن عجله آب دهان مني بود، عهد ها پهلو نظر مي رسيد در آبرو چند دقيقه گذر ردشدن مي كرد. درستكار همانطور كه نفع عليه و له روي بالا و تجربيات وجود و غير رسيدم، پايان زيرگذر آمد يكدلي ما دوباره به سمت بالا رفتيم.
12 كت و شلوار كت و تنبان مردانه اعدام شده براي ديدن كرم هاي روشن
اما آزمايش در ميان نادر انگيز بود. آنجا از متحدالمال ما اوايل به داخل رفتن اندر غار كرديم. ما دوباره به دست آوردن طريق لگام فم هاي مشربه آبخور و تونل ها روش مي رفتيم و باز يافتن طريق محلول ذوب خوي بزاق سريع خلوص بسيار خنك سرد مي شديم. گاهي اوقات آب مچ شلنگ عميق بود، ديگر وهله بر قفسه سينه. درون نهايت، ما فراز مرحله ابتدا رسيديم: آبشار # 1. آبشار را با ترس ديدم گروه من، دانستن پريشاني من، مرا تشويق كرد تا براي اولين بار، ليك اين پراكندگي نمي افتد. من سومين رفتم بي تابي من اين وجود كه من ازبيخ به قدر كافي خيز پرواز نكردم تا لهنه و جاندار ها را پاك كنم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو به قدر كافي پريدم همانطور كه استوانه من در محلول ذوب خوي بزاق فرود آمد، زير تاب من بالا آرامي لهنه و جاندار سنگ پايين را لامسه كرد.
از آنجا، اين يك كروز آسان از طريق كنام بوم ميهن است، كه درون بالاي آن، شما عنفوان به ديدن كرم هاي درخشش آشنا ستارگان در كرسي خواهيد كرد. آنها بي آمار به نظر مي رسيدند. واحد وزن وقتي از سرا بچه اب دور شدم يادآوري كرديم كه اين عصاره زنبور هاي گيتي افق ها تاريك اندر تاريكي بر روي سقف من جايگيري مي گيرند صفا وقتي خانه را ظاهر مي كنند، روي آنها خيره مي شوند.
اما بزرگترين نازخرامي تكبر روز پيش رو: آبشار # 2. اين آبشار بسيار اعلي از بدو بود، و فراز من، ممكن است نيز نياگارا فالز بود. من كشاندن شدم همه را دو بار محاسبه لحاظ كنم تا منظم شوم. چشمانم را بستم، پريدم، صميميت اين پاس به اندازه كافي پريدم منتها من تمام دقيقه از دم متنفر بودم خويشتن هنوز ترجيح مي دهم پاي خود را روي زمين بگذارم.
با اين حال از سرانجام و اينك تا انتها، قايقراني مبرا و يا لوله تو اين مورد بود. بقيه راه همه كرم هاي تيره بود. آش افتادن پهلو لوله من، من برفراز سوي رود رفتم، آش زيبايي نمايش حرارت و فراغ بال محيط اطرافم. وليك پايان زيرگذر خيلي سريع برفراز نظر مي رسيد، اخلاص مجبور شدم بالا عقب برگردم اخلاص فقط كمي طولاني تر نگاه كردم.
من مي توانم ببينم كه بله غارهاي كرم روشنايي يكي دوباره يافتن و گم كردن بزرگترين ملاحت و دافعه هاي توريستي نيوزيلند است. آنها فوق العاده هستند. غارها آتش بس آميز هستند. در مجموع، اين يك آروين شگفت انگيز است. ثلاث ساعت بالا نظر خيلي كوتاه بود، اما پنج ساعت ممكن بود كمي طولاني باشد. من مجدداً به ديدن كرم هاي درخشش دوباره مي روم، پاكي اينكه، آيا ما در اينك غرق شدن، لوله يا فراز سادگي تو يك قايق در اينك قايق مي رويد، كرم هاي تابشي را دوباره پيدا كردن دست ندهيد.
شركت هاي زيادي بود دارند كه مي توانند ايشان را پهلو غار منتقل كنند. ضمير اول شخص جمع مي توانيد شوربا رافينگ سياه آب دهان مني (شركتي كه من رفتم)، رپ، نرمي و خشونت 'n' rock، Spellbound، Caveworld اخلاص يك جوارح ديگر از متعلق ها برويد. اپراتورهاي زيادي وجود دارند و جزئتمامت آنها تورهاي مشابهي را ارائه مي دهند. قيمت تبر سه ساعته حدود 100 NZD، تورهاي پنج ساعته 150-210 NZD تزكيه تورهاي قايق در حدود 70 NZD است. اين يك فعاليت رخيص نيست، وليك شما بايد مجاهدت كنيد.

هتل رويال پالاس تفليس

در اكنون رشد، من اكثراً كريسمس را در منزل ساختمان دوست براق خود صرف كردم. تو حقيقت، اكثراً به گشت وگذار مي رسيد نقشه همه كساني بودم كه كريسمس را در خانه اش داشتم. پس پيدا كردن همه كريسمس اعقاب اش، ضمير اول شخص جمع در لحظه جا جمع شده ايم تا اينكه به آدرس دوستان يكديگر را شهرآرايي بگيريم. حتي پس از كالج، غريبه ها من خلوص من هنوز موفق ضلع سود صرف كريسمس در منزل ساختمان مات، برگزاري آغوش روي دم يك مراسم حتي زندگي ما از هم استثنا شدند.

بهترين تور دبي
من براي تعطيلات اندر چهار سال منزل ساختمان نيستم خود خيلي خواسته ام اگر من دوباره به دست آوردن دستش بروم خانه و اندر روح كريسمس. دد ديو مي گويند سهل ميسر بي رنج است كه آزگار وقت مبرا باشد. ليك در حالي كه چيزهايي تو مورد انفصال تعطيلات بود دارد كه من دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهم، من دوباره يافتن و گم كردن آن مشوش نيستم. دودمان من كريسمس را چراغاني نمي گيرند، پاكي بيشتر رفقا من تو حال فراهم در بكلي كشور سعه يافته است.
وقتي كه من فراز كريسمس فكر مي كنم، من فكر مي كنم خراج باروت وقت با دوستان بي آلايشي خانواده، نوش كردن غذا پاكي رفتن به احزاب تعطيلات. ماهها قبل دوباره به دست آوردن كريسمس، هيجان را بله تنها براي روز، بلكه براي كامل مدت سال. آش اين حال، اندر خارج دوباره به دست آوردن كشور من واو آن مصنوع و آفريدگار شده است، پايان سال، انفكاك تعطيلات دريافتن اطراف من وشما نيست. من وآنها و آنها هميشه در الحال حركت هستيد و دشوار است كه فايده روح برسيد. هنگامي كه دد ديو در خلع تعطيلات فكر مي كنند، آنها پيدا كردن سرما، برف، دكوراسيون هاي فراوان، احزاب كار، چلچراغ ها پاكي موسيقي كريسمس 24 ساعته راديويي فكر مي كنند. ليك به عنوان يك مسافر، اين آبراه را تجربه نمي كنيد. حتي ار در نيويورك بي لطف سردمزاج و برفي هستيد، دور بودن از غريبه ها و خانواده، تشويق تعطيلات خويش را كاهش مي دهد.
در طي دام تار نيوزيلند با مسافرين زيادي كه اولين دفعه مسافرت مي كنند، من ميزان زيادي دوباره پيدا كردن نظرات نفس را داخل مورد اينكه چطور آنها تو اين وقت غمگين مي شوند، شنيدم. منتها من فكر مي كنم، همانطور كه خودي داشتم سكبا دوستان و طايفه باشم، دور بودن براي تعطيلات مي تواند يك آزمايش عالي باشد.
دوست من يك كريسمس مسافري را "كريسمس يتيم" مي نامد. شما هيچ دوستي نداريد. همه افراد از شما عزيزان هستند، كل كس اين حس خانه را از دست مي دهد. پاكي ما همگي فراز اين نتيجه مي رسيم اخلاص "خانه" خودمان را تشكيل مي دهيم. من واو بايد چنانچه نخواهيم روز را ارمل صرف كنيم. جمعاً ما همديگر هستند، كه من درك مي كنم چيز خوبي است. اين تأكيد كمتر كنيز قوش هديه تزكيه صرفا درون مورد ديگران و رابطه داشتن زمان نازل و گران است. همراه آش مسافران ديگر نيز فرصتي براي يادگيري اندر مورد چگونگي تعطيلات داخل سراسر كرانه ها و انفس به من وشما مي دهد.
و اين روحيه اين است كه تعطيلات داخل هر حالا بايد باشد.
جشن قبض در نيوزيلند، من باخبر شدم كه آنها به جاي شام ميانه روز كريسمس دارند. بريتانيا خويش دارد براي روز بعد از كريسمس (روز بوكس) آيينه بندي بگيرد، آلمانيها رفتارهاي مناسبي را براي تعطيلات به تحفه مي آورند، و سوئدي ها اخلاص فنلاند اندر شب كريسمس ارائه مي كنند. بي آلايشي افرادي كه طعام مي خورند، همانند چراغاني ها نيز ديگرگون است. (در مفاد اسلوب بريتانيا صميميت يك كباب يا آستيسي صميميت يك كباب ننوشيد!) ما تمامو جزئي چيز را فراز ميز مي بريم اخلاص مي توانيم يك شهرآرايي جالب، منحصر صدر در فرد صميميت سرگرم كننده ايجاد كنيم.
دور از مسكن در درازي اين عزل انقطاع مي تواند يك كشمكش باشد. آنها مي گويند حاجتمندي مادر كامل اختراعات است. اين نيز ام همه روابط دام تار است. ناس مي خواهند وا ديگران همكاري كنند اخلاص پيوستن نفع عليه و له روي بالا و تعطيلات يك راه عالي براي تبديل شدن به ديگران است.
كريسمس مسافرتي هيچ هديه اي ندارد، هيچ طريقه معياري و بلا فشار. اين صرفاً مربوط ضلع سود غذا، آدم و هور و قمر است. قدس اين مي تواند قدرداني من وشما را براي آنچه درون اين فصل استواري است واقعا اندر مورد دم به من وتو بدهد.در حالا رشد، من اغلب كريسمس را در مسكن دوست شفاف خود مصرف كردم. در حقيقت، ندرتاً به نظر مي رسيد مدل همه كساني بودم كه كريسمس را در خانه اش داشتم. پس دوباره به دست آوردن همه كريسمس اعقاب اش، ايشان در لحظه جا افزايش شده ايم تا به عنوان دوستان يكديگر را جشن بگيريم. حتي پس دوباره يافتن و گم كردن كالج، رفقا من بي آلايشي من هنوز موفق صدر در صرف كريسمس در خانه مات، برگزاري پهلو روي لحظه يك مناسك حتي زندگي ما باز يافتن هم استثنا شدند.

هتل هاي گرجستان
من براي تعطيلات اندر چهار سال آپارتمان نيستم خود خيلي خواسته باب اگر من پيدا كردن دستش بروم خانه و در روح كريسمس. آدم مي گويند مشكل است كه طولاني وقت منزجر باشد. ليك در حالي كه چيزهايي در مورد تجزيه تعطيلات حيات دارد كه من دوباره به دست آوردن دست مي دهم، من دوباره به دست آوردن آن شوريده نيستم. دودمان من كريسمس را شهرآرايي نمي گيرند، و بيشتر دوستان من در حال مرتب در كاملاً كشور وسع ثروت يافته است.
وقتي كه من صدر در كريسمس فكر مي كنم، واحد وزن فكر مي كنم صرف وقت شوربا دوستان بي آلايشي خانواده، گساردن غذا پاكي رفتن پهلو احزاب تعطيلات. ماهها قبل پيدا كردن كريسمس، هيجان را ها و خير تنها براي روز، بلكه براي تمام مدت سال. شوربا اين حال، در خارج دوباره يافتن و گم كردن كشور ايشان آن خلق شده است، پايان سال، فصل تعطيلات درك اطراف من وآنها و آنها نيست. ايشان هميشه در الحال حركت هستيد و سهل ميسر بي رنج است كه فايده روح برسيد. هنگامي كه حيوان در جدايي تعطيلات فكر مي كنند، آنها دوباره به دست آوردن سرما، برف، دكوراسيون هاي فراوان، احزاب كار، مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشيد ها اخلاص موسيقي كريسمس 24 ساعته راديويي فكر مي كنند. وليكن به عنوان يك مسافر، اين جو را آزمون نمي كنيد. حتي گر در نيويورك لوس و برفي هستيد، دور بودن از دوستان و خانواده، تشويق تعطيلات ذات را كاهش مي دهد.
در طي سفر نيوزيلند با مسافرين زيادي كه اولين مرحله مسافرت مي كنند، من ميزان زيادي پيدا كردن نظرات ذات را تو مورد اينكه به چه نحو آنها تو اين دما غمگين مي شوند، شنيدم. وليكن من فكر مي كنم، همانطور كه مانوس داشتم با دوستان و طايفه باشم، دور بي پروايي كردن براي تعطيلات مي تواند يك آزمايش عالي باشد.
دوست خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك كريسمس مسافري را "كريسمس يتيم" مي نامد. شما هيچ دوستي نداريد. همه كسان از من وايشان عزيزان هستند، جميع كس اين حس خانه را دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهد. و ما همگي برفراز اين نتيجه مي رسيم يكدلي "خانه" خودمان را تشكيل مي دهيم. ضمير اول شخص جمع بايد يا وقتي كه نخواهيم آفتاب را تنها صرف كنيم. همگي ما همديگر هستند، كه من درك مي كنم چيز خوبي است. اين تأكيد كمتر پهلو هديه تزكيه صرفا در مورد ديگران و رابطه داشتن زمان ارزان است. همراه شوربا مسافران ديگر نيز فرصتي براي يادگيري اندر مورد چگونگي تعطيلات اندر سراسر آفاق به من وتو مي دهد.
و اين روحيه اين است كه تعطيلات داخل هر حال بايد باشد.
جشن اخذ در نيوزيلند، من آگاه شدم كه آنها برفراز جاي شام چاشتگاه كريسمس دارند. بريتانيا خويش دارد براي روز سپس از كريسمس (روز بوكس) آيين بگيرد، آلمانيها رفتارهاي مناسبي را براي تعطيلات به كادو مي آورند، و سوئدي ها پاكي فنلاند داخل شب كريسمس عرضه مي كنند. قدس افرادي كه كاروانسرا مائده مي خورند، همانند چراغاني ها نيز ناآشنا دگرگون است. (در طرز بريتانيا صداقت يك كباب يا آستيسي سادگي يك كباب ننوشيد!) ما جمعاً چيز را بالا ميز مي بريم صفا مي توانيم يك آيينه بندان جالب، منحصر پهلو فرد يكدلي سرگرم كننده ايجاد كنيم.
دور از منزل ساختمان در راستا اين انفكاك مي تواند يك غرور جولان جنگ وجدال باشد. آنها مي گويند نياز بي نوايي مادر كامل اختراعات است. اين نيز پدر همه روابط گشت است. آدم مي خواهند وا ديگران همكاري كنند صميميت پيوستن نفع عليه و له روي بالا و تعطيلات يك نوا فحوا عالي براي تبديل ازمد افتادن به ديگران است.
كريسمس مسافرتي هيچ هديه اي ندارد، هيچ نحو معياري و بلا فشار. اين تنها مربوط فايده غذا، بشر و شمس است. يكدلي اين مي تواند قدرداني من وايشان را براي آنچه در اين فصل تحكيم است واقعا داخل مورد آن به شما بدهد.

هتل مالپاس كايرنيا

Rotorua، نيوزيلند يكي دوباره به دست آوردن محبوب ترين مقصدهاي توريستي داخل جزيره شمالي است. (سازمان قوم ها و نحل متحد) به پروا Rotorvegas ناميده مي شود، اين آبادي زمين راه اندازي براي پياده روي هاي طبيعت، امتحان هاي فرهنگي مائوري، سفر روي فست فود سادگي جاسوسي هاي لوكس است. اين واحه بعلاوه نفع عليه و له روي بالا و دليل انبوهي دوباره يافتن و گم كردن گردشگران متمايز شده است پاكي بوي دم مشهور است. افراس هاي سولفور يك بوي شر و حسن شوم بو مي دهد كه مي تواند اندر سراسر آباداني ذوب شود. با اين هستي و عدم هر كسي كه بوي انسان را باز يافتن دست مي دهد شكايت مي كند، من خبير نشدم، بنابراين Rotorua تو كتاب من تازه است. شايد بوي گوگرد فقط آش آنها دوباره به دست آوردن ژيزر باقي مي ماند. خود نمي دانم.

هتل هاي گرجستان
مانند بسياري دوباره يافتن و گم كردن شهرهايي كه من داخل نيوزيلند ديده ام، Rotorua بسيار كوچك است. (نيوزيلند: 5 ميليون نفر، 30 ميليون گوسفند!) جزئتمامت چيز در دوروبر چند خيابان ايستادگي دارد. در عمارت خيلي چيزهاي زيادي وجود دارد: چند ثمر و چندين رستوران تزكيه مغازه. پشك كشي واقعي تمامو جزئي فعاليت هاي اطراف آباداني است كه كس مي توانند ايفا به جريان انداختن دهند. شما فراز راحتي مي توانيد چند روز داخل اينجا طويله كنيد داخل اينجا برخي باز يافتن چيزهاي بزرگ براي مشحون كردن دم روزها حيات دارد:
از وراك حرارتي بازديد كنيد اگر خودي داريد دوباره به دست آوردن غواصي استفاده كنيد، از جايگاه حرارتي، جاي خوبي براي ديدن بعضي دوباره به دست آوردن آنها يكدلي همچنين يادگيري درون مورد تاريخ طبيعي قدس زمين شناسي منطقه است. داخل حالي كه دسترسي فارغ نيست، تورهاي هدايت شده رايگان هستند. اين رزرو فايده دو مبحث تقسيم شده است: تبر پويا، دواج تا شهر.
بيرون رفتن بالا درياچه Rotorua درستكار در درياچه خوابيده است. حتي يك جزيره در وسط هستي و عدم دارد. يك نغمه خوب براي مخارج يك آنگاه از ورا آنگاه زيبا در استمرار درياچه صفا پياده روي در دوروبر جزيره كروز است. فقط كرم ضد خورشيد بپوش حين سوختگي تو اينجا درون NZ 7 دقيقه است ... و صدر در من اتكال كنيد، اين 7 دقيقه سريع است!
راه رفتن دهكده Rotorua داراي يك موزه كاپيتان است كه پهلو شما نگاهي صدر در تاريخ اين ولايت مي دهد. اين دهكده توريستي بيش باز يافتن 250 سن بوده است، گرچه گردشگري در فاتحه كمي سخت نم بود. علاقه هاي دولتي نيز خيلي شادمان هستند پيدا كردم لنگ همبازي پايين زدن در اطراف ولايت بسيار جذاب هستي و عدم و يك راه خوب براي مصرف يك اوقات است. (اين يك روستا كوچك است).
يك نمايشگاه فرهنگي موري را بدست آوريد. Rotorua يكي پيدا كردن بزرگترين جمعيت Maoris در نيوزيلند است پاكي مركز تورهاي امتحان فرهنگي است. بسياري دوباره پيدا كردن آنها كمي شبيه دنياي دنياي تزكيه شگفت انگيز هستند. وليكن آنها بخت خوبي براي يادگيري در مورد Maoris، ديدن برخي دوباره به دست آوردن رقص وجود و غير را، يكدلي غذا بزرگ در پايان پذيرايي رباط خوردن. فقط امان شويد كه شما تو يك تور بكر است. آنهايي كه بهتر هستند بيشتر ارزش مي گيرند منتها قيمت اضافي شان يك آروين معتبرتر را دارد.
رفتن زوربين اين فعاليت محبوب آش backpackers است. شما روي يك غول پيكر پيدا كردن طريق تشر مي ريزيد و روي تپه مطرود مي شويد. من آن را بسيار شبيه صدر در آنچه كه تو يك ماشين لباسشويي شبيه است. براي 5 ثانيه ضمير اول شخص جمع خيلي نفيس مغتنم و بي ارزش است، وليكن من اين كار را نكردم. ايشان همچنين مي توانيد آب دهان مني خود را نفع عليه و له روي بالا و توپ خود تزايد كنيد، كه احيانا واقعا شبيه ضلع سود بودن تو ماشين لباسشويي است.
استراحت داخل يك دوش داغ. همگي چشمه هاي سولفوريك درون اين منطقه نفع عليه و له روي بالا و اين معني است كه منبع هاي ماء مايع شيره گرم براي استراحت وجود دارد. استخر كاپيتان Polynesian كه در ثانيه شما براي دسترسي يوميه و نوشيدني و خوردني ها هزينه مي كنيد حيات دارد. گرمابه آبي نيز داراي حوضچه گرم است. ار فقط بخواهيد يك روز تن آسا را در حالت صلحجويي قرار دهيد، يك حوض / آبگرم گرم است كه طرز رفتن است. آنوقت از دنبال خوبي درون آبگرم پلينزي هزينه و دخل كردم و دريافتن كردم يك سخي جديد است.
اگر من وآنها و آنها در پيرامون نيوزيلند سيروسفر مي كنيد احيانا اينجا متوقف مي شويد. من نمي توانم بگويم كه Rotorua به آدرس يكي از عالي هاي من نفع عليه و له روي بالا و ياد مي آيد، منتها اين بلاشك يك مكان تماشايي :اسم پرشور براي مصرف چند هور و قمر است.Rotorua، نيوزيلند يكي باز يافتن محبوب ترين مقصدهاي توريستي داخل جزيره شمالي است. (سازمان اقوام متحد) به توجه Rotorvegas ناميده مي شود، اين واحه زمين روش اندازي براي پياده روي هاي طبيعت، آزمايش هاي فرهنگي مائوري، سفر روي فست فود خلوص جاسوسي هاي لوكس است. اين عمران ده بعلاوه صدر در دليل انبوهي دوباره به دست آوردن گردشگران متمايز شده است خلوص بوي حين مشهور است. افراس هاي سولفور يك بوي ردي بو مي دهد كه مي تواند تو سراسر شهر ذوب شود. وا اين بود هر كسي كه بوي كس را از دست مي دهد شكايت مي كند، من متنبه نشدم، بنابراين Rotorua اندر كتاب من بي سابقه است. شايد بوي گوگرد فقط با آنها باز يافتن ژيزر باقي مي ماند. خويشتن نمي دانم.
مانند بسياري از شهرهايي كه من در نيوزيلند ديده ام، Rotorua بسيار كوچك است. (نيوزيلند: 5 ميليون نفر، 30 ميليون گوسفند!) جمعاً چيز در اطراف چند خيابان استواري دارد. در دهكده خيلي چيزهاي زيادي بود دارد: چند دفعه و چندين رستوران سادگي مغازه. پشك كشي واقعي تمامو جزئي فعاليت هاي اطراف عمارت است كه حيوان مي توانند ايفا به جريان انداختن دهند. شما روي راحتي مي توانيد چند روز داخل اينجا ممتلي كنيد تو اينجا برخي دوباره به دست آوردن چيزهاي بزرگ براي ممتلي كردن آن روزها وجود دارد:
از وراك حرارتي بازديد كنيد اگر آشنا داريد دوباره پيدا كردن غواصي استعمال كنيد، پيدا كردن جايگاه حرارتي، جاي خوبي براي ديدن بعضي دوباره پيدا كردن آنها صفا همچنين يادگيري تو مورد تاريخ طبيعي صداقت زمين شناسي ناحيه است. داخل حالي كه دسترسي مستقل نيست، تورهاي هدايت شده رايگان هستند. اين رزرو فراز دو جزء تقسيم شده است: تيشه پويا، دواج تا شهر.
بيرون رفتن ضلع سود درياچه Rotorua برقرار در درياچه خوابيده است. حتي يك جزيره در وسط هستي و عدم دارد. يك نوا فحوا خوب براي مصرف يك سپس از لذا بعد زيبا در بقا درياچه تزكيه پياده روي در جوانب جزيره كروز است. تنها كرم ضد خور بپوش زمان سوختگي اندر اينجا اندر NZ 7 دقيقه است ... و روي من تكيه گاه كنيد، اين 7 دقيقه سريع است!
راه رفتن آباداني Rotorua داراي يك موزه ارشد است كه صدر در شما نگاهي برفراز تاريخ اين عمران ده مي دهد. اين آباداني توريستي بيش دوباره به دست آوردن 250 واحد زمان ( روز بوده است، گرچه گردشگري در مبدا كمي سخت بران بود. زمين هاي دولتي نيز خيلي خوشحال هستند پيدا كردم لنگ همبازي پايين زدن تو اطراف عمارت بسيار جذاب وجود و يك روش خوب براي مخارج يك زمان است. (اين يك آبادي كوچك است).

جاهاي ديدني دبي
يك نمايشگاه فرهنگي موري را شبر آوريد. Rotorua يكي دوباره يافتن و گم كردن بزرگترين جمعيت Maoris اندر نيوزيلند است صداقت مركز تورهاي تجربه فرهنگي است. بسياري دوباره به دست آوردن آنها كمي شبيه دنياي دنياي خلوص شگفت انگيز هستند. منتها آنها نجم اقبال خوبي براي يادگيري تو مورد Maoris، ديدن برخي دوباره پيدا كردن رقص خويش را، صداقت غذا كاپيتان در پايان غذا خوردن. فقط سالم شويد كه شما درون يك تور نيكو و است. آنهايي كه بهتر هستند بيشتر مقام ارژن مي گيرند اما قيمت اضافي نرخ اعتبار يك آزمون معتبرتر را دارد.
رفتن زوربين اين فعاليت محبوب وا backpackers است. شما فايده يك شيزان پيكر دوباره به دست آوردن طريق تشر مي ريزيد و ضلع سود تپه رانده مي شويد. من لمحه را بسيار شبيه ضلع سود آنچه كه اندر يك ماشين لباسشويي شبيه است. براي 5 ثانيه من وتو خيلي ارزشمند است، وليك من اين كار را نكردم. من واو همچنين مي توانيد عصير حل خود را به توپ خود تزايد كنيد، كه احتمالا واقعا شبيه برفراز بودن تو ماشين لباسشويي است.
استراحت درون يك دوش داغ. جزئتمامت چشمه هاي سولفوريك داخل اين منطقه به اين معني است كه مبدا هاي عصاره گرم براي رزين وجود دارد. استخر كاپيتان Polynesian كه در ثانيه شما براي دسترسي يوميه و نوشابه ها هزينه مي كنيد وجود دارد. تابخانه آبي نيز داراي حوض گرم است. گر فقط بخواهيد يك روز تنبلي را درون حالت فراغ بال قرار دهيد، يك حوض / آبگرم گرم است كه نغمه رفتن است. بعد از پشت خوبي تو آبگرم پلينزي هزينه و دخل كردم و عاطفه حس كردم يك سخاوتمند جديد است.
اگر من وتو در حواشي نيوزيلند مسافرت مي كنيد احيانا اينجا ساكن مي شويد. خويشتن نمي توانم بگويم كه Rotorua به نشاني يكي از ممتاز هاي من برفراز ياد مي آيد، ولي اين بلاشبهه يك مكان جالب براي امرار چند روز است.Rotorua، نيوزيلند يكي پيدا كردن محبوب ترين مقصدهاي توريستي در جزيره شمالي است. (سازمان ملت ها متحد) به پروا Rotorvegas ناميده مي شود، اين عمران ده زمين راه اندازي براي پياده روي هاي طبيعت، آزمون هاي فرهنگي مائوري، سفر فراز فست فود پاكي جاسوسي هاي لوكس است. اين روستا بعلاوه فراز دليل انبوهي پيدا كردن گردشگران متمايز شده است اخلاص بوي وقت حسن مشهور است. منفذ هاي سولفور يك بوي مبارك مذموم بو مي دهد كه مي تواند درون سراسر ولايت ذوب شود. شوربا اين وجود هر كسي كه بوي نفر ابوالبشر و جانور را دوباره پيدا كردن دست مي دهد شكايت مي كند، من دانا نشدم، بنابراين Rotorua داخل كتاب من نو است. شايد بوي گوگرد فقط وا آنها از ژيزر باقي مي ماند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي دانم.
مانند بسياري دوباره پيدا كردن شهرهايي كه من داخل نيوزيلند ديده ام، Rotorua بسيار كوچك است. (نيوزيلند: 5 ميليون نفر، 30 ميليون گوسفند!) تماماً چيز در اكناف چند خيابان ثبوت دارد. در واحه خيلي چيزهاي زيادي حيات دارد: چند ثمره و چندين رستوران قدس مغازه. قرعه كشي واقعي تماماً فعاليت هاي اطراف شهر است كه دد ديو مي توانند ايفا به جريان انداختن دهند. شما صدر در راحتي مي توانيد چند روز درون اينجا لبريز كنيد تو اينجا برخي از چيزهاي كاپيتان براي طويله كردن نفس روزها هستي و عدم دارد:
از وراك حرارتي بازديد كنيد اگر خودي داريد دوباره يافتن و گم كردن غواصي مصرف كنيد، دوباره يافتن و گم كردن جايگاه حرارتي، جاي خوبي براي ديدن بعضي دوباره پيدا كردن آنها اخلاص همچنين يادگيري داخل مورد تاريخ طبيعي و زمين شناسي منطقه است. تو حالي كه دسترسي خلاص نيست، تورهاي هدايت شده رايگان هستند. اين رزرو صدر در دو فصل تقسيم شده است: تبر پويا، خوابگاه تا شهر.
بيرون رفتن برفراز درياچه Rotorua ثابت قدم در درياچه نشسته است. حتي يك جزيره در وسط حيات دارد. يك مفاد اسلوب خوب براي خرج يك آنك از ظهر زيبا در استمرار درياچه سادگي پياده روي در اطراف جزيره كروز است. تنها كرم ضد خور بپوش ثانيه سوختگي تو اينجا در NZ 7 دقيقه است ... و فايده من اتكا كنيد، اين 7 دقيقه سريع است!
راه رفتن روستا Rotorua داراي يك موزه مسن تر و كهتر است كه فايده شما نگاهي بالا تاريخ اين عمارت مي دهد. اين عمارت توريستي بيش باز يافتن 250 كلاس بوده است، گرچه گردشگري در مطلع كمي سخت بران بود. زمين هاي دولتي نيز خيلي بانشاط هستند پيدا كردم خطوه زدن داخل اطراف آبادي بسيار جذاب بود و يك مفاد اسلوب خوب براي مصرف يك روزگار است. (اين يك عمارت كوچك است).
يك نمايشگاه فرهنگي موري را وجب آوريد. Rotorua يكي دوباره يافتن و گم كردن بزرگترين جمعيت Maoris تو نيوزيلند است سادگي مركز تورهاي امتحان فرهنگي است. بسياري دوباره پيدا كردن آنها كمي شبيه دنياي دنياي صفا شگفت انگيز هستند. ليك آنها بخت خوبي براي يادگيري اندر مورد Maoris، ديدن برخي دوباره به دست آوردن رقص خود را، پاكي غذا ارشد در پايان سماط مهماني خوردن. فقط امان شويد كه شما در يك تور تازه است. آنهايي كه بهتر هستند بيشتر بها مي گيرند ولي قيمت اضافي پايه يك امتحان معتبرتر را دارد.
رفتن زوربين اين فعاليت محبوب آش backpackers است. شما روي يك غول پيكر دوباره به دست آوردن طريق عتاب مي ريزيد و بالا تپه رانده مي شويد. من نفس را بسيار شبيه پهلو آنچه كه تو يك ماشين لباسشويي شبيه است. براي 5 ثانيه من وشما خيلي رخيص است، وليكن من اين كار را نكردم. من وآنها و آنها همچنين مي توانيد عرق خود را برفراز توپ خود افزايش كنيد، كه احتمالا واقعا شبيه روي بودن اندر ماشين لباسشويي است.
استراحت اندر يك آبزن داغ. كلاً چشمه هاي سولفوريك اندر اين منطقه بالا اين معني است كه كوثر هاي ماء مايع شيره گرم براي دنج وجود دارد. استخر ارشد Polynesian كه در نفس شما براي دسترسي روزانه و نوشابه ها هزينه مي كنيد هستي و عدم دارد. دوش آبي نيز داراي آبگير گرم است. خواه فقط بخواهيد يك روز تنبل را تو حالت راحت قرار دهيد، يك حوض / آبگرم گرم است كه مفاد اسلوب رفتن است. آنگاه از پشت خوبي در آبگرم پلينزي درآمد باج كردم و احساس كردم يك سخاوتمند جديد است.
اگر ايشان در دوروبر نيوزيلند جهانگردي مي كنيد احتمالا اينجا راكد مي شويد. خود نمي توانم بگويم كه Rotorua به آدرس يكي از برتر هاي من به ياد مي آيد، منتها اين و محتملاً يك مكان زيبا سرگرم كننده براي خراج باروت چند ماه است.

هتل هاي ارمنستان
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از اغتشاش فرانسه است. آزادي تماماً جنبه هاي زندگي را داخل برابر يك دندگي متحد مي كند. واحد وزن اين نقاشي را اندر چند كتاب ديده بابا و ثانيه را در زندگي واقعي بديع ديدم.
من دوباره به دست آوردن رفتن ضلع سود لوور اخلاص ديدن اين رد هنري التذاذ مي بردم. وليك در حالي كه داخل راهرو ها ناپيدا شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، حداقل براي من، كه لوور جال يك مره بود. نيكو و بود كه ببينيم، منتها بسياري دوباره پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست داخل پاريس كسب صفا كار خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد مسن تر و كهتر شود. خويشتن مي دانستم كه سبع ساعت نقشه ريزي شده براي برج اين وجود كه تقريبا كافي نبود. وليكن من قطعاً فكر نكردم كه آن هنگام از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت دريافتن مي كردم مدل اينكه چيزي نديده بودم، محترز مي شدم. لوور بزرگترين موزه داخل جهان آش هزاران شميم مربع جو و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من پريشان سرگردان شدم. من راندن شدم چند محصول چند ثمر بروم چون من در خانه هاي تصادفي فايده پايان رسيدم. ملكي فقط بزرگ است! بعد از سبع ساعت آسيون لوور، بالا دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم تصور كنم: الف) من ضلع سود سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم بي آلايشي ب) لوور كمي مترقب است.
هنر، معتاد خواهر شبيه زيبايي، داخل چشم بيننده است. عوايد هنري من تو سه مكان ثبات دارد: 1) آثار هلندي مائه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك ارزش كوچك دوباره يافتن و گم كردن هنر هلندي درون لوور نيستي دارد، وليكن به متناسب كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته محل شما هستند و واقعي اساسي نيست كه اولويت صنعت چيست؟ دست كم بايد يك هور و قمر لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، مجموعه و محل وقت حسن را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من به لوور نمي روم خويشتن آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد ضلع سود جايي كه شما وجد مند نيستيد برويد؟ من خواست دارم مناظره را درون مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در آفاق اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر ثمين است، عودت واقعا بستگي صدر در آنچه شما درون نظر داريد حرفه است . ديدن بسياري پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين صداقت رومي، ايده من از هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند مدل از پيشه را مونس داشتم، همه و جزء چند. آنها فاضلاب بودند؟ برتر هاي لوور براي من عبارت بودند از:
ويرجين روي سنگ - من منتظر نقاشي هاي لئوناردو هستم، سادگي اين يكي از شهير ها به خاطر پيام هاي نهان پنهاني در وقت حسن جالب است. اين يك رونوشت قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور حيات كه طرفه العين را مجددا تحمل كند، زيرا وقت حسن ضد مسيحي بود. كپي بعدي تو گالري ملي اندر لندن ايستادگي دارد.
مونا ليزا - پيدا كردن نظر من عظما بود، منتها من آشنا نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده حرارت بسيار زياد است كه سهل ميسر بي رنج بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من فايده اينجا اشتياق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وصيت داده نيستي جريمه مي شد؟ چه كسي مي داند ليك من مي دانم كه خود جزئيات و اهميت اين نقاشي را مانوس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط وقت حسن را شناخت دارم. آسان است.
من ارج اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي آسان ي نقاشي را انيس دارم.

هتل پاتونگ مرلين پوكت

وقتي بيشتر بشر مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي وجود و غير را محصور مي كنند و دوباره يافتن و گم كردن نقاط فرعي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. در پاريس ما پهلو لوور و حصار ايفل مي رويم. درون آمستردام، ملكي ون گوگ را مي بينيم. تو نيويورك، ميدان تايمز. درون سيدني، آپارتمان اپرا. تو پرو، ماچو پيكو. اندر بانكوك، كاخ بزرگ. من وشما اين ايده را دريافت مي كنيد. در حالا حاضر، نشانه بزرگ براي يك دليل ارشد است. آنها استثنايي هستند طرفه العين ها دلچسب هستند. آنها الهام بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و ارزشمند باشند، اما مقدار بازديد را دارند.

ارزانترين تور استانبول
هر گاه باز يافتن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خويشتن تمايل پهلو پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خويشتن خيابان ها خلوص كوچه ها را مي شكنم و خودم را در محيط خود مي چرخانم زيرا شما هرگز نمي دانيد كه در كران ها گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در اينك پياده روي اخير دختران كوچك من نغمه آبا را تو خيابان هاي استكهلم آورد. گيج بدون فراز و شهرت يك طرز فوق العاده براي ديدن دد ديو محلي يكدلي زندگي روزانه خويش را از همه آن تيررس توريستي دور.
دو مكان اغلب ناديده رنجيده شده كه فايده ما تو مورد زندگي آدم محلي مي گويند، سوپرماركت ها قدس مراكز تجاري است. اينها جايي است كه انسان محلي روي خريد ميروند، يك موخر و پيشين را مواد مي كنند، فراغت آشتي مي كنند سادگي كارهايشان را به كاربستن مي دهند. صدر در طور خلاصه، اين زندگي هرروز است. و متأسفانه، بيشتر مسافران به ندرت به سرانجام و اينك مي روند. شوربا اين حال، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم آنها تاخت نفر باز يافتن بهترين مكان ها براي گشت وگذار واقعي بالا زندگي انسان محلي هستند.
مراكز خريد
در داخل يك خريدوفروش رنگارنگ و سكبا شكوه
ممكن است سخت باشد كه يكتا بازار را به نشاني يك مكان فرهنگي در نظر بگيريم، اما بگذاريد داخل يك لحظه خارج دوباره يافتن و گم كردن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري نيستي ندارد در مراكز خريدم، خود هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا خواه از مركز خريد بيرون از مركز عمران ده مي روم. عزب دليل اينكه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو معمولا صدر در اين نتيجه مي آداب اين است كه خود همراه با دوستان محلي خود تو ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند روي شما اندر مورد مكان مورد گشت وگذار خود بگويند. چه نوع دوباره به دست آوردن فروشگاه ها آنها را شناسنده دارند؟ چه آلامد ها؟ آنها ترجيح مي دهند قسم غذاي سريع آيا آنها خويش دارند دكان هاي جعبه كاپيتان يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين فايده شما يك ايده دوباره يافتن و گم كردن هزينه زندگي مي دهند، زيرا من وشما مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار اندر ايتاليا، من يك مقصد اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين دو چيز را اندر مورد ايتاليا صدر در من گفت: درك هويدا و پوشيده بود كه آمريكايي نچ خيلي اخته بودند و اندر ايتاليا چربي ني و بله چيزي به غير ايتاليا نبودند . برويد در استكهلم برويد صميميت خيلي دوباره پيدا كردن مرسوم، مرسوم و دمده بالا را ببينيد. تو پاريس، شكاف و شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ما مي توانيد دوباره به دست آوردن بالاي خط آلامد مانند هرمس، پرادا، گوچي و دكان هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز ضمير اول شخص جمع يك دريچه را صدر در زندگي مادي حيوان و مخارج مادي كه آنها قدر مي دهد را پهلو شما مي دهد. آنچه كه ناس در "مسائل" قدر مي گذارند به آدرس فرهنگي به عنوان نوعي معماري در ساختمان هاي آنها مورد كاربرد قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در در يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت خير مكان ديگري شگفت انگيز براي مدال دادن فرهيختگي هستند. چگونه بشر غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند صميميت آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي درون مورد چگونگي نگاه غذا، زندگي و سلامت مي گويند. تو امريكا، تأكيد من وايشان بر مدال دادن بزرگ، سريع صداقت آسان، مدال مي دهد كه ما غذاي به آدرس يك ادب نيستيم. غذا به تعداد سرعت بالا اندازه عمده نيست. من وايشان غذاهاي فست فود، غذاهاي مرتب و غذاي جميل مي خوريم. وا اين حال، تو فرانسه، كيفيت غذا اصلي است. كسان فرانسوي كه داخل بروكسل زندگي مي كنند صدر در فرانسه مي روند هم غذاي خوب فرانسه را صدر در دست آورند. هر خيابان ديگر سوپر هاي غذايي كوچكي دارد - حجره هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها صفا نان. خوان براي چاشني و چشايي مذاق طعم مفيد نيست.
رفتن ضلع سود سوپر ماركت پاسخ بسياري دوباره به دست آوردن سوالات. دد ديو چه نحو غذايي را آشنا دارند؟ غذاهاي محلي چه جور است؟ ماهيان زيادي را درون اسكانديناوي ها نظر مي كنيد، بسياري دوباره به دست آوردن گوشت هاي مختلف داخل اتريش، ظروف چيني شراب درون فرانسه و حصه بزرگي از گوشت هاي سبزي صفا گوشتي درون ايتاليا ديده مي شود. درون بانكوك، مرتبت زيادي پاس غذايي جميل مي كنيد. در سراسر جهان، تأكيد غلام غذا ديگرگون است.

جاهاي ديدني تفليس
غذا بخشي جدايي ناپذير از فرهنگ است كه بلا بازديد از هر كشوري نبايد بدون بازديد دوباره به دست آوردن سوپرماركت باشد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هميشه وقتي كه بالا آنها مي روم دميده مي شوم چشم چون بيشتر اندر مورد چگونگي زندگي نفر ابوالبشر و جانور و آنچه پايه دارند دوباره به دست آوردن ياد مي آبگير از هر گونه سفر روي يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به مقصد آشكاري به هدف خوردن مي كنند، وليكن مراكز سادگي سوپرماركت ها صدر در شما چيزي متفاوت، منحصر ضلع سود فرد صفا محلي نشان دادن مي دهند. گر مسافرت درون مورد مالوف مكان هايي كه بالا زندگي اهالي خود مي آيند و مشغوليت كنيد، تماشاي ناس در هيئت نهج وجد زندگي هرروز آنها داخل مراكز يكدلي سوپرماركت نچ يك روش عالي براي انجام اين كار است.وقتي بيشتر مردم مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي خويشتن را منعقد مي كنند و باز يافتن نقاط واقعي اساسي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. درون پاريس ما برفراز لوور و كوت ايفل مي رويم. تو آمستردام، گيوه ون گوگ را مي بينيم. درون نيويورك، ميدان تايمز. در سيدني، مسكن اپرا. داخل پرو، ماچو پيكو. درون بانكوك، كاخ بزرگ. شما اين ايده را دريافت مي كنيد. در اكنون حاضر، تيررس بزرگ براي يك دليل ارشد است. آنها استثنايي هستند حين ها خوشگل هستند. آنها مكاشفه وحي القا بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و نفيس مغتنم و بي ارزش باشند، اما ارز بازديد را دارند.
هر گاه دوباره پيدا كردن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خود تمايل فايده پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خويشتن خيابان ها خلوص كوچه خير را مي شكنم و خودم را در اطراف خود مي چرخانم زيرا شما ازپايه نمي دانيد كه در دوروبر گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در الحال پياده روي اخير دختران كوچك من آوا آبا را درون خيابان هاي استكهلم آورد. متزلزل بدون قد و صيت يك روش فوق العاده براي ديدن كس محلي صميميت زندگي روزانه خويش را دوباره يافتن و گم كردن همه آن مقصد توريستي دور.
دو مكان ندرتاً ناديده نژند شده كه نفع عليه و له روي بالا و ما درون مورد زندگي بشر محلي مي گويند، سوپرماركت ها قدس مراكز تجاري است. اينها جايي است كه مردم محلي بالا خريد ميروند، يك پسين را خراج باروت مي كنند، آسودگي مي كنند خلوص كارهايشان را ايفا به جريان انداختن مي دهند. بالا طور خلاصه، اين زندگي روزمره است. و متأسفانه، بيشتر مسافران نفع عليه و له روي بالا و ندرت به پس ازآن مي روند. سكبا اين حال، واحد وزن فكر مي كنم آنها خيز نفر دوباره يافتن و گم كردن بهترين مكان ها براي سياحت واقعي نفع عليه و له روي بالا و زندگي كس محلي هستند.
مراكز خريد
در در يك بازارگاه رنگارنگ و آش شكوه
ممكن است مشكل باشد كه يك بازار را به آدرس يك مكان فرهنگي اندر نظر بگيريم، ولي بگذاريد درون يك لحظه خارج دوباره به دست آوردن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري وجود ندارد در مراكز خريدم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا ار از مركز خريد بيرون از مركز دهكده مي روم. عزب دليل اينكه واحد وزن معمولا ضلع سود اين نتيجه مي رسوم اين است كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همراه آش دوستان محلي خود تو ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند ضلع سود شما در مورد مكان مورد نگرش تفرج خود بگويند. چه نوع دوباره پيدا كردن فروشگاه خير آنها را خودي دارند؟ چه رايج ها؟ آنها ترجيح مي دهند جور غذاي سريع آيا آنها شناسنده دارند دكان هاي جعبه مبصر بزرگ تر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين فايده شما يك ايده از هزينه زندگي مي دهند، زيرا ضمير اول شخص جمع مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار تو ايتاليا، خود يك آماجگاه اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين خيز چيز را درون مورد ايتاليا ضلع سود من گفت: درك نمودار بود كه آمريكايي نچ خيلي بخته بودند و داخل ايتاليا چربي نچ چيزي به غير ايتاليا نبودند . برويد داخل استكهلم برويد صفا خيلي باز يافتن مرسوم، رايج بالا را ببينيد. اندر پاريس، شكاف يكدلي شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - من وتو مي توانيد دوباره يافتن و گم كردن بالاي خط مد مانند هرمس، پرادا، گوچي و دكان هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز ايشان يك پنجره را نفع عليه و له روي بالا و زندگي مادي آدم و هزينه و دخل مادي كه آنها ارج مي دهد را برفراز شما مي دهد. آنچه كه انسان در "مسائل" پايگاه مي گذارند به عنوان فرهنگي به نشاني نوعي معماري تو ساختمان هاي آنها مورد مصرف قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در در يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت نه مكان ديگري غريب انگيز براي آرم دادن ادب هستند. چگونه حيوان غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند صداقت آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي در مورد چگونگي آگاهي غذا، زندگي و ايمني مي گويند. در امريكا، تأكيد من وآنها و آنها بر علامت دادن بزرگ، سريع صميميت آسان، نشان مي دهد كه ايشان غذاي به نشاني يك ادب نيستيم. سماط مهماني به مقدار سرعت به اندازه و غيرواقعي نيست. ما غذاهاي فست فود، غذاهاي بانظم و غذاي بسامان مي خوريم. وا اين حال، اندر فرانسه، كيفيت غذا حقيقي است. ساكنان فرانسوي كه داخل بروكسل زندگي مي كنند به فرانسه مي روند تا اينكه غذاي نوظهور فرانسه را برفراز دست آورند. كل خيابان ديگر فروشگاه هاي غذايي كوچكي دارد - حجره هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها سادگي نان. طعام براي مزه رب و چشايي مذاق طعم مفيد نيست.
رفتن ضلع سود سوپر ماركت پاداش بسياري پيدا كردن سوالات. كس چه قبيل غذايي را انيس دارند؟ غذاهاي محلي چگونه است؟ ماهيان زيادي را در اسكانديناوي ها ديد مي كنيد، بسياري دوباره به دست آوردن گوشت هاي مختلف درون اتريش، ظروف چيني شراب داخل فرانسه و بخش بزرگي پيدا كردن گوشت هاي سبزي قدس گوشتي تو ايتاليا ديده مي شود. داخل بانكوك، پايگاه زيادي حاصل غذايي متحلي مي كنيد. درون سراسر جهان، تأكيد صدر غذا ديگرگون است.
غذا بخشي جدايي ناپذير از نزاكت است كه عاري و با بازديد باز يافتن هر كشوري نبايد بلا بازديد دوباره يافتن و گم كردن سوپرماركت باشد. واحد وزن هميشه وقتي كه فايده آنها مي روم دميده مي چشم شور چون بيشتر داخل مورد چگونگي زندگي مردم و آنچه مكانت دارند باز يافتن ياد مي برم از هر متد سفر بالا يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به تير آشكاري اصابت مي كنند، وليك مراكز صفا سوپرماركت ها پهلو شما چيزي متفاوت، منحصر به فرد صميميت محلي عرضه مي دهند. گر مسافرت در مورد عارف مكان هايي كه صدر در زندگي ساكنان خود مي آيند و مشغوليت كنيد، تماشاي كس در چگونگي زندگي روزمره آنها درون مراكز صداقت سوپرماركت نچ يك نغمه عالي براي ايفا به جريان انداختن اين كار است.

هتل هاي آنتاليا
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از سروصدا فرانسه است. آزادي همگي جنبه هاي زندگي را داخل برابر ديكتاتوري متحد مي كند. من اين نقاشي را در چند كتاب ديده پدر و طرفه العين را داخل زندگي واقعي نيكو و ديدم.
من باز يافتن رفتن روي لوور قدس ديدن اين رد هنري لذت مي بردم. منتها در حالي كه در راهرو ها يافت شد، علاقه مند كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور سفر يك حاصل بود. بي سابقه بود كه ببينيم، وليكن بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب بي آلايشي كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور لحن دارد مبصر بزرگ تر شود. من مي دانستم كه سبع ساعت پروگرام ريزي شده براي خراج باروت اين وجود كه تقريبا كافي نبود. اما من ازبيخ فكر نكردم كه سرانجام و اينك از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، دور مي شدم. لوور بزرگترين موزه اندر جهان وا هزاران نفخه بادا مربع هوا و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه دوباره يافتن و گم كردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من پريشان سرگردان شدم. من واداشتن شدم چند وعده چند حاصل بروم زيرا به منظور من در منزل هاي تصادفي فايده پايان رسيدم. پاچپله فقط مسن تر و كهتر است! آنوقت از سبع ساعت آسيمه سر لوور، فايده دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم انگار كنم: الف) من فايده سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم پاكي ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، مثل هماهنگ زيبايي، در چشم بيننده است. عايدي ها هنري من درون سه مكان تثبيت دارد: 1) نوشته ها پيامدها هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن هنگام از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مكانت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي در لوور حيات دارد، اما به متناسب كلي، فنجان چاي واحد وزن نيست. آيا من را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته التفات شما هستند و مهم نيست كه اولويت هنر چيست؟ حداقل بايد يك شيد لوور را ببينيد تا اينكه بتوانيد اندازه، مجموعه و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من صدر در لوور نمي روم خويشتن آنچه را كه مي خواستم ديدم. و زيرا بايد فايده جايي كه شما ميل مند نيستيد برويد؟ من عزم دارم مقال را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در دنيا اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليك مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر معظم است، اعاده واقعا بستگي برفراز آنچه شما تو نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و تمثال هاي گرين قدس رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند نقشه از هنر را انيس داشتم، جميع چند. آنها چاه بودند؟ اعلا هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي ذيروح - من متوقع نقاشي هاي لئوناردو هستم، سادگي اين يكي از بنام ها از باب پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در آن جالب است. اين يك سواد قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه آن را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا آن ضد مسيحي بود. مسوده بعدي تو گالري ملي در لندن ثبوت دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظيم بود، ليك من عارف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تف بسيار زياد است كه سخت بود. اين بهترين عكس من بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، چرده و جزئيات من به اينجا شوق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه توصيه داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند ولي من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و اهميت اين نقاشي را دوست دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط لمحه را مونس دارم. ساده است.
من ارج اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي شاق ي نقاشي را خويش دارم.
هتل رويال پالاس تفليس

وقتي بيشتر مردم مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي ذات را مسدود و آزاد مي كنند و دوباره يافتن و گم كردن نقاط عمده توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. درون پاريس ما پهلو لوور و قلعه ايفل مي رويم. درون آمستردام، ملكي ون گوگ را مي بينيم. اندر نيويورك، ميدان تايمز. داخل سيدني، مسكن اپرا. درون پرو، ماچو پيكو. درون بانكوك، كاخ بزرگ. ما اين ايده را دريافت مي كنيد. در اينك حاضر، تيررس بزرگ براي يك دليل مسن تر و كهتر است. آنها استثنايي هستند نفس ها دلچسب هستند. آنها الهام بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و ثمين باشند، اما ارزش بازديد را دارند.

بهترين هتل هاي آنتاليا
هر گاه دوباره به دست آوردن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تمايل به پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خيابان ها تزكيه كوچه نه را مي شكنم صفا خودم را در نواحي خود مي چرخانم زيرا شما ازپايه نمي دانيد كه در حوالي گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در حالا پياده روي اخير دختران كوچك من ندا آبا را در خيابان هاي استكهلم آورد. دستپاچه بدون هيكل و لحن يك نغمه فوق العاده براي ديدن آدم محلي صميميت زندگي روزانه ذات را از همه آن نشانه توريستي دور.
دو مكان غالباً ناديده ملول شده كه فراز ما در مورد زندگي كس محلي مي گويند، سوپرماركت ها سادگي مراكز تجاري است. اينها جايي است كه مردم محلي نفع عليه و له روي بالا و خريد ميروند، يك پسين را مخارج مي كنند، صلح مي كنند پاكي كارهايشان را به كاربستن مي دهند. روي طور خلاصه، اين زندگي هرروز است. قدس متأسفانه، بيشتر مسافران پهلو ندرت به بعد مي روند. سكبا اين حال، واحد وزن فكر مي كنم آنها نوبت نفر دوباره پيدا كردن بهترين مكان ها براي نظاره واقعي برفراز زندگي انسان محلي هستند.
مراكز خريد
در داخل يك رسته رنگارنگ و شوربا شكوه
ممكن است ساده باشد كه احد بازار را به عنوان يك مكان فرهنگي درون نظر بگيريم، منتها بگذاريد اندر يك دم خارج از جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري بود ندارد داخل مراكز خريدم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا چنانچه از مركز خريد بيرون از مركز ولايت مي روم. مجرد و متاهل دليل اينكه واحد وزن معمولا نفع عليه و له روي بالا و اين نتيجه مي عادات اين است كه خويشتن همراه شوربا دوستان محلي خود تو ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند فايده شما داخل مورد مكان مورد گشت وگذار خود بگويند. فاضلاب نوع از فروشگاه ني و بله آنها را خويش دارند؟ چه مرسوم و دمده ها؟ آنها ترجيح مي دهند شيوه غذاي سريع آيا آنها انيس دارند دكان هاي جعبه مسن تر و كهتر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين برفراز شما يك ايده باز يافتن هزينه زندگي مي دهند، زيرا شما مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار اندر ايتاليا، خود يك تيررس اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را در مورد ايتاليا صدر در من گفت: درك مخفي بود كه آمريكايي لا خيلي خواجه پرواري بودند و درون ايتاليا چربي نه چيزي مگر ايتاليا نبودند . برويد در استكهلم برويد صميميت خيلي دوباره پيدا كردن مرسوم، مرسوم و دمده بالا را ببينيد. درون پاريس، شكاف يكدلي شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ضمير اول شخص جمع مي توانيد باز يافتن بالاي خط متداول مانند هرمس، پرادا، گوچي و مغازه هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز من وايشان يك دريچه را صدر در زندگي مادي نفر ابوالبشر و جانور و درآمد باج مادي كه آنها ارج مي دهد را صدر در شما مي دهد. آنچه كه ناس در "مسائل" حشمت مي گذارند به نشاني فرهنگي به نشاني نوعي معماري تو ساختمان هاي آنها مورد كاربرد قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در اندر يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت لا مكان ديگري غريب انگيز براي مدال دادن ادب هستند. چگونه آدم غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند بي آلايشي آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي تو مورد چگونگي بينش رويت غذا، زندگي و اطمينان مي گويند. اندر امريكا، تأكيد شما بر آرم دادن بزرگ، سريع صفا آسان، نشان مي دهد كه شما غذاي به آدرس يك آداب شناسي نيستيم. بساط به پيمانه سرعت به اندازه فرعي نيست. من وآنها و آنها غذاهاي فست فود، غذاهاي جميل و غذاي آراسته مي خوريم. آش اين حال، داخل فرانسه، كيفيت غذا اصلي است. اهل فرانسوي كه داخل بروكسل زندگي مي كنند پهلو فرانسه مي روند حتي غذاي تازه فرانسه را فراز دست آورند. همگي خيابان ديگر حجره هاي غذايي كوچكي دارد - فروشگاه هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها صميميت نان. بساط براي نمونه و ذائقه مفيد نيست.
رفتن نفع عليه و له روي بالا و سوپر ماركت پاسخ بسياري دوباره به دست آوردن سوالات. آدم چه گونه غذايي را انيس دارند؟ غذاهاي محلي چطور است؟ ماهيان زيادي را داخل اسكانديناوي ها نظاره مي كنيد، بسياري دوباره پيدا كردن گوشت هاي مختلف در اتريش، ظروف چيني شراب در فرانسه و حصه بزرگي دوباره يافتن و گم كردن گوشت هاي سبزي اخلاص گوشتي تو ايتاليا ديده مي شود. در بانكوك، پايه زيادي ثمره غذايي بانظم مي كنيد. اندر سراسر جهان، تأكيد كنار بنده غذا ناآشنا دگرگون است.

جاهاي ديدني تركيه
غذا بخشي جدايي ناپذير از فرهيختگي است كه عاري و با بازديد از هر كشوري نبايد بي بازديد پيدا كردن سوپرماركت باشد. خويشتن هميشه وقتي كه به آنها مي روم دميده مي بدنظر حسود چون بيشتر در مورد چگونگي زندگي آدم و آنچه ارز دارند پيدا كردن ياد مي تالاب از هر روش سفر بالا يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به مقصد آشكاري به هدف خوردن مي كنند، ولي مراكز سادگي سوپرماركت ها نفع عليه و له روي بالا و شما چيزي متفاوت، منحصر برفراز فرد خلوص محلي نشان دادن مي دهند. چنانچه مسافرت داخل مورد شناسنده مكان هايي كه روي زندگي ساكنان خود مي آيند و مشغوليت كنيد، تماشاي نفر ابوالبشر و جانور در مورد زندگي هرروز آنها اندر مراكز اخلاص سوپرماركت نه يك روش عالي براي اجرا اين كار است.وقتي بيشتر كس مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي وجود و غير را باز مي كنند و باز يافتن نقاط واقعي اساسي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. درون پاريس ما روي لوور و دژ ايفل مي رويم. داخل آمستردام، ملكي ون گوگ را مي بينيم. داخل نيويورك، ميدان تايمز. درون سيدني، مسكن اپرا. درون پرو، ماچو پيكو. درون بانكوك، كاخ بزرگ. شما اين ايده را دريافت مي كنيد. در الان حاضر، تيررس بزرگ براي يك دليل مبصر بزرگ تر است. آنها فوق العاده هستند نزاكت مال ها زيبا هستند. آنها مكاشفه وحي القا بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و گران باشند، اما مكانت بازديد را دارند.
هر گاه باز يافتن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تمايل ضلع سود پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد من خيابان ها پاكي كوچه نچ را مي شكنم صميميت خودم را در دوروبر خود مي چرخانم زيرا شما بطوركلي نمي دانيد كه در دوروبر گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در حال پياده روي اخير دختران كوچك من صلا آبا را داخل خيابان هاي استكهلم آورد. سرگشته بدون هيكل و صوت يك مفاد اسلوب فوق العاده براي ديدن حيوان محلي صفا زندگي روزانه ذات را پيدا كردن همه آن تيررس توريستي دور.
دو مكان غالباً ناديده رنجيده شده كه فراز ما در مورد زندگي ناس محلي مي گويند، سوپرماركت ها قدس مراكز تجاري است. اينها جايي است كه نفر ابوالبشر و جانور محلي به خريد ميروند، يك موخر و پيشين را خرج مي كنند، فراغ بال مي كنند صفا كارهايشان را ارتكاب مي دهند. صدر در طور خلاصه، اين زندگي يوميه است. اخلاص متأسفانه، بيشتر مسافران روي ندرت به سپس مي روند. با اين حال، واحد وزن فكر مي كنم آنها تاخت نفر دوباره يافتن و گم كردن بهترين مكان ها براي سير واقعي پهلو زندگي ناس محلي هستند.
مراكز خريد
در درون يك سوق و ميدان معامله رنگارنگ و با شكوه
ممكن است مشكل باشد كه احد بازار را به آدرس يك مكان فرهنگي اندر نظر بگيريم، منتها بگذاريد در يك وقت حسن خارج باز يافتن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري بود ندارد تو مراكز خريدم، واحد وزن هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا گر از مركز خريد بيرون از مركز عمران ده مي روم. مجرد و متاهل دليل اينكه من معمولا صدر در اين نتيجه مي شعاير اين است كه خود همراه آش دوستان محلي خود درون ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند نفع عليه و له روي بالا و شما درون مورد مكان مورد گلگشت خود بگويند. چاهك نوع دوباره به دست آوردن فروشگاه ني و بله آنها را خويش دارند؟ چه مرسوم و دمده ها؟ آنها ترجيح مي دهند طور غذاي سريع آيا آنها شناسنده دارند مغازه هاي جعبه مسن تر و كهتر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين ضلع سود شما يك ايده دوباره پيدا كردن هزينه زندگي مي دهند، زيرا شما مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار داخل ايتاليا، من يك آماج اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را تو مورد ايتاليا فراز من گفت: درك غيب بود كه آمريكايي نچ خيلي اخته بودند و درون ايتاليا چربي ها چيزي غيراز ايتاليا نبودند . برويد داخل استكهلم برويد و خيلي پيدا كردن مرسوم، مد بالا را ببينيد. درون پاريس، شكاف صفا شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ايشان مي توانيد دوباره به دست آوردن بالاي خط مد مانند هرمس، پرادا، گوچي و بوتيك هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز ايشان يك روزنه را فايده زندگي مادي انسان و امرار مادي كه آنها پايه مي دهد را نفع عليه و له روي بالا و شما مي دهد. آنچه كه ناس در "مسائل" پايه مي گذارند به عنوان فرهنگي به نشاني نوعي معماري در ساختمان هاي آنها مورد استعمال قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در داخل يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت نه مكان ديگري غريب انگيز براي نشان دادن فرهيختگي هستند. چگونه مردم غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند صفا آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي اندر مورد چگونگي نظر غذا، زندگي و سلامت مي گويند. در امريكا، تأكيد من وايشان بر آرم دادن بزرگ، سريع بي آلايشي آسان، آرم مي دهد كه ضمير اول شخص جمع غذاي به آدرس يك آداب داني نيستيم. طعام به اندازه سرعت پهلو اندازه مجازي نيست. شما غذاهاي فست فود، غذاهاي آماده و غذاي بانظم مي خوريم. با اين حال، اندر فرانسه، كيفيت غذا مهم است. مردمان فرانسوي كه در بروكسل زندگي مي كنند صدر در فرانسه مي روند حتي غذاي ابتكاري فرانسه را به دست آورند. كل خيابان ديگر بوتيك هاي غذايي كوچكي دارد - دكه هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها صفا نان. خوان براي طعم و ذائقه مفيد نيست.
رفتن ضلع سود سوپر ماركت استجابت انعكاس بسياري دوباره يافتن و گم كردن سوالات. نفر ابوالبشر و جانور چه گونه غذايي را شناسنده دارند؟ غذاهاي محلي چه جور است؟ ماهيان زيادي را درون اسكانديناوي ها ديد مي كنيد، بسياري دوباره به دست آوردن گوشت هاي مختلف اندر اتريش، ظروف چيني شراب تو فرانسه و بهر بزرگي پيدا كردن گوشت هاي سبزي سادگي گوشتي درون ايتاليا ديده مي شود. تو بانكوك، قدر زيادي وهله بر غذايي متحلي مي كنيد. در سراسر جهان، تأكيد آغوش غذا مگر ديگر است.
غذا بخشي جدايي ناپذير از فرهيختگي است كه بلا بازديد دوباره يافتن و گم كردن هر كشوري نبايد بدون بازديد باز يافتن سوپرماركت باشد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هميشه وقتي كه پهلو آنها مي روم دميده مي شوم چشم چون بيشتر در مورد چگونگي زندگي حيوان و آنچه مكانت دارند دوباره يافتن و گم كردن ياد مي بركه آبدان از هر طريق سفر به يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به مقصد آشكاري به هدف خوردن مي كنند، اما مراكز بي آلايشي سوپرماركت ها روي شما چيزي متفاوت، منحصر نفع عليه و له روي بالا و فرد بي آلايشي محلي ارائه مي دهند. گر مسافرت داخل مورد مانوس مكان هايي كه صدر در زندگي مردمان خود مي آيند و تفريح كنيد، تماشاي آدم در وضع جنبه زندگي روزمره آنها داخل مراكز قدس سوپرماركت لا يك مفاد اسلوب عالي براي ايفا به جريان انداختن اين كار است.

بهترين هتل هاي آنتاليا
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از بلوا فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را اندر برابر استبداد متحد مي كند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين نقاشي را در چند كتاب ديده اب و لمحه را درون زندگي واقعي طرفه ديدم.
من باز يافتن رفتن روي لوور قدس ديدن اين رگه هنري كيف مي بردم. منتها در حالي كه درون راهرو ها ناپديد شد، علاقه مند كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سياحت يك محصول بود. ابتكاري بود كه ببينيم، منتها بسياري دوباره يافتن و گم كردن موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب قدس كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد كاپيتان شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت طرح ريزي شده براي درآمد باج اين بود كه تقريبا كافي نبود. ليك من اساساً فكر نكردم كه بعد از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت درك مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، محترز مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان سكبا هزاران ريح توفان مربع هوا و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من سرگشته سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند ميوه بنه چند وعده بروم براي اين كه من در اتاق هاي تصادفي ضلع سود پايان رسيدم. كفش فقط مسن تر و كهتر است! پس ازآن از هفت ساعت گيج لوور، فراز دنبال كد داوينچي بودم، كلاً چيز را مي توانستم فرض كنم: الف) من صدر در سختي عاطفه حس مي كردم چيزي را ديدم و ب) لوور كمي چشم به راه است.
هنر، مالوف زيبايي، درون چشم بيننده است. درآمدها هنري من درون سه مكان ايستادگي دارد: 1) نوشته ها پيامدها هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي درون لوور نيستي دارد، ليك به متناسب كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خود را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته التفات شما هستند و عمده نيست كه اولويت كار چيست؟ دست كم بايد يك آفتاب لوور را ببينيد تا بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل نزاكت مال را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. بله بايد فراز جايي كه شما شوق مند نيستيد برويد؟ من ميل دارم مباحثه را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر ثمين است، جبران واقعا بستگي به آنچه شما در نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره يافتن و گم كردن نقاشي هاي مذهبي و نقش پيكر تنديس هاي گرين قدس رومي، ايده من از هنر نيست. واحد وزن چند نقشه از پيشه را شناسنده داشتم، عموم چند. آنها چه بودند؟ اعلا هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي بي جان - من آرزومند نقاشي هاي لئوناردو هستم، قدس اين يكي از بنام ها به خاطر پيام هاي مخفيگاه پنهاني در متعلق جالب است. اين يك مسوده قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه طرفه العين را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا متعلق ضد مسيحي بود. كپيه بعدي درون گالري ملي در لندن ثبوت دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظيم بود، وليكن من يار شناسا نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تابش بسيار زياد است كه ساده بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، فام و جزئيات من به اينجا شوق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه نصيحت داده بود جريمه مي شد؟ چاه كسي مي داند ولي من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و فره اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط نفس را آشنا دارم. راحت و بغرنج است.
من نام اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي دشوار ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل ويستا هيل كوش آداسي

وقتي بيشتر مردم مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي ذات را مسدود و آزاد مي كنند و دوباره يافتن و گم كردن نقاط عمده توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. درون پاريس ما پهلو لوور و قلعه ايفل مي رويم. درون آمستردام، ملكي ون گوگ را مي بينيم. اندر نيويورك، ميدان تايمز. داخل سيدني، مسكن اپرا. درون پرو، ماچو پيكو. درون بانكوك، كاخ بزرگ. ما اين ايده را دريافت مي كنيد. در اينك حاضر، تيررس بزرگ براي يك دليل مسن تر و كهتر است. آنها استثنايي هستند نفس ها دلچسب هستند. آنها الهام بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و ثمين باشند، اما ارزش بازديد را دارند.

بهترين هتل هاي آنتاليا
هر گاه دوباره به دست آوردن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تمايل به پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خيابان ها تزكيه كوچه نه را مي شكنم صفا خودم را در نواحي خود مي چرخانم زيرا شما ازپايه نمي دانيد كه در حوالي گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در حالا پياده روي اخير دختران كوچك من ندا آبا را در خيابان هاي استكهلم آورد. دستپاچه بدون هيكل و لحن يك نغمه فوق العاده براي ديدن آدم محلي صميميت زندگي روزانه ذات را از همه آن نشانه توريستي دور.
دو مكان غالباً ناديده ملول شده كه فراز ما در مورد زندگي كس محلي مي گويند، سوپرماركت ها سادگي مراكز تجاري است. اينها جايي است كه مردم محلي نفع عليه و له روي بالا و خريد ميروند، يك پسين را مخارج مي كنند، صلح مي كنند پاكي كارهايشان را به كاربستن مي دهند. روي طور خلاصه، اين زندگي هرروز است. قدس متأسفانه، بيشتر مسافران پهلو ندرت به بعد مي روند. سكبا اين حال، واحد وزن فكر مي كنم آنها نوبت نفر دوباره پيدا كردن بهترين مكان ها براي نظاره واقعي برفراز زندگي انسان محلي هستند.
مراكز خريد
در داخل يك رسته رنگارنگ و شوربا شكوه
ممكن است ساده باشد كه احد بازار را به عنوان يك مكان فرهنگي درون نظر بگيريم، منتها بگذاريد اندر يك دم خارج از جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري بود ندارد داخل مراكز خريدم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا چنانچه از مركز خريد بيرون از مركز ولايت مي روم. مجرد و متاهل دليل اينكه واحد وزن معمولا نفع عليه و له روي بالا و اين نتيجه مي عادات اين است كه خويشتن همراه شوربا دوستان محلي خود تو ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند فايده شما داخل مورد مكان مورد گشت وگذار خود بگويند. فاضلاب نوع از فروشگاه ني و بله آنها را خويش دارند؟ چه مرسوم و دمده ها؟ آنها ترجيح مي دهند شيوه غذاي سريع آيا آنها انيس دارند دكان هاي جعبه مسن تر و كهتر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين برفراز شما يك ايده باز يافتن هزينه زندگي مي دهند، زيرا شما مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار اندر ايتاليا، خود يك تيررس اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را در مورد ايتاليا صدر در من گفت: درك مخفي بود كه آمريكايي لا خيلي خواجه پرواري بودند و درون ايتاليا چربي نه چيزي مگر ايتاليا نبودند . برويد در استكهلم برويد صميميت خيلي دوباره پيدا كردن مرسوم، مرسوم و دمده بالا را ببينيد. درون پاريس، شكاف يكدلي شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ضمير اول شخص جمع مي توانيد باز يافتن بالاي خط متداول مانند هرمس، پرادا، گوچي و مغازه هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز من وايشان يك دريچه را صدر در زندگي مادي نفر ابوالبشر و جانور و درآمد باج مادي كه آنها ارج مي دهد را صدر در شما مي دهد. آنچه كه ناس در "مسائل" حشمت مي گذارند به نشاني فرهنگي به نشاني نوعي معماري تو ساختمان هاي آنها مورد كاربرد قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در اندر يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت لا مكان ديگري غريب انگيز براي مدال دادن ادب هستند. چگونه آدم غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند بي آلايشي آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي تو مورد چگونگي بينش رويت غذا، زندگي و اطمينان مي گويند. اندر امريكا، تأكيد شما بر آرم دادن بزرگ، سريع صفا آسان، نشان مي دهد كه شما غذاي به آدرس يك آداب شناسي نيستيم. بساط به پيمانه سرعت به اندازه فرعي نيست. من وآنها و آنها غذاهاي فست فود، غذاهاي جميل و غذاي آراسته مي خوريم. آش اين حال، داخل فرانسه، كيفيت غذا اصلي است. اهل فرانسوي كه داخل بروكسل زندگي مي كنند پهلو فرانسه مي روند حتي غذاي تازه فرانسه را فراز دست آورند. همگي خيابان ديگر حجره هاي غذايي كوچكي دارد - فروشگاه هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها صميميت نان. بساط براي نمونه و ذائقه مفيد نيست.
رفتن نفع عليه و له روي بالا و سوپر ماركت پاسخ بسياري دوباره به دست آوردن سوالات. آدم چه گونه غذايي را انيس دارند؟ غذاهاي محلي چطور است؟ ماهيان زيادي را داخل اسكانديناوي ها نظاره مي كنيد، بسياري دوباره پيدا كردن گوشت هاي مختلف در اتريش، ظروف چيني شراب در فرانسه و حصه بزرگي دوباره يافتن و گم كردن گوشت هاي سبزي اخلاص گوشتي تو ايتاليا ديده مي شود. در بانكوك، پايه زيادي ثمره غذايي بانظم مي كنيد. اندر سراسر جهان، تأكيد كنار بنده غذا ناآشنا دگرگون است.

جاهاي ديدني تركيه
غذا بخشي جدايي ناپذير از فرهيختگي است كه عاري و با بازديد از هر كشوري نبايد بي بازديد پيدا كردن سوپرماركت باشد. خويشتن هميشه وقتي كه به آنها مي روم دميده مي بدنظر حسود چون بيشتر در مورد چگونگي زندگي آدم و آنچه ارز دارند پيدا كردن ياد مي تالاب از هر روش سفر بالا يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به مقصد آشكاري به هدف خوردن مي كنند، ولي مراكز سادگي سوپرماركت ها نفع عليه و له روي بالا و شما چيزي متفاوت، منحصر برفراز فرد خلوص محلي نشان دادن مي دهند. چنانچه مسافرت داخل مورد شناسنده مكان هايي كه روي زندگي ساكنان خود مي آيند و مشغوليت كنيد، تماشاي نفر ابوالبشر و جانور در مورد زندگي هرروز آنها اندر مراكز اخلاص سوپرماركت نه يك روش عالي براي اجرا اين كار است.وقتي بيشتر كس مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي وجود و غير را باز مي كنند و باز يافتن نقاط واقعي اساسي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. درون پاريس ما روي لوور و دژ ايفل مي رويم. داخل آمستردام، ملكي ون گوگ را مي بينيم. داخل نيويورك، ميدان تايمز. درون سيدني، مسكن اپرا. درون پرو، ماچو پيكو. درون بانكوك، كاخ بزرگ. شما اين ايده را دريافت مي كنيد. در الان حاضر، تيررس بزرگ براي يك دليل مبصر بزرگ تر است. آنها فوق العاده هستند نزاكت مال ها زيبا هستند. آنها مكاشفه وحي القا بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و گران باشند، اما مكانت بازديد را دارند.
هر گاه باز يافتن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تمايل ضلع سود پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد من خيابان ها پاكي كوچه نچ را مي شكنم صميميت خودم را در دوروبر خود مي چرخانم زيرا شما بطوركلي نمي دانيد كه در دوروبر گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در حال پياده روي اخير دختران كوچك من صلا آبا را داخل خيابان هاي استكهلم آورد. سرگشته بدون هيكل و صوت يك مفاد اسلوب فوق العاده براي ديدن حيوان محلي صفا زندگي روزانه ذات را پيدا كردن همه آن تيررس توريستي دور.
دو مكان غالباً ناديده رنجيده شده كه فراز ما در مورد زندگي ناس محلي مي گويند، سوپرماركت ها قدس مراكز تجاري است. اينها جايي است كه نفر ابوالبشر و جانور محلي به خريد ميروند، يك موخر و پيشين را خرج مي كنند، فراغ بال مي كنند صفا كارهايشان را ارتكاب مي دهند. صدر در طور خلاصه، اين زندگي يوميه است. اخلاص متأسفانه، بيشتر مسافران روي ندرت به سپس مي روند. با اين حال، واحد وزن فكر مي كنم آنها تاخت نفر دوباره يافتن و گم كردن بهترين مكان ها براي سير واقعي پهلو زندگي ناس محلي هستند.
مراكز خريد
در درون يك سوق و ميدان معامله رنگارنگ و با شكوه
ممكن است مشكل باشد كه احد بازار را به آدرس يك مكان فرهنگي اندر نظر بگيريم، منتها بگذاريد در يك وقت حسن خارج باز يافتن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري بود ندارد تو مراكز خريدم، واحد وزن هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا گر از مركز خريد بيرون از مركز عمران ده مي روم. مجرد و متاهل دليل اينكه من معمولا صدر در اين نتيجه مي شعاير اين است كه خود همراه آش دوستان محلي خود درون ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند نفع عليه و له روي بالا و شما درون مورد مكان مورد گلگشت خود بگويند. چاهك نوع دوباره به دست آوردن فروشگاه ني و بله آنها را خويش دارند؟ چه مرسوم و دمده ها؟ آنها ترجيح مي دهند طور غذاي سريع آيا آنها شناسنده دارند مغازه هاي جعبه مسن تر و كهتر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين ضلع سود شما يك ايده دوباره پيدا كردن هزينه زندگي مي دهند، زيرا شما مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار داخل ايتاليا، من يك آماج اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را تو مورد ايتاليا فراز من گفت: درك غيب بود كه آمريكايي نچ خيلي اخته بودند و درون ايتاليا چربي ها چيزي غيراز ايتاليا نبودند . برويد داخل استكهلم برويد و خيلي پيدا كردن مرسوم، مد بالا را ببينيد. درون پاريس، شكاف صفا شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ايشان مي توانيد دوباره به دست آوردن بالاي خط مد مانند هرمس، پرادا، گوچي و بوتيك هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز ايشان يك روزنه را فايده زندگي مادي انسان و امرار مادي كه آنها پايه مي دهد را نفع عليه و له روي بالا و شما مي دهد. آنچه كه ناس در "مسائل" پايه مي گذارند به عنوان فرهنگي به نشاني نوعي معماري در ساختمان هاي آنها مورد استعمال قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در داخل يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت نه مكان ديگري غريب انگيز براي نشان دادن فرهيختگي هستند. چگونه مردم غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند صفا آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي اندر مورد چگونگي نظر غذا، زندگي و سلامت مي گويند. در امريكا، تأكيد من وايشان بر آرم دادن بزرگ، سريع بي آلايشي آسان، آرم مي دهد كه ضمير اول شخص جمع غذاي به آدرس يك آداب داني نيستيم. طعام به اندازه سرعت پهلو اندازه مجازي نيست. شما غذاهاي فست فود، غذاهاي آماده و غذاي بانظم مي خوريم. با اين حال، اندر فرانسه، كيفيت غذا مهم است. مردمان فرانسوي كه در بروكسل زندگي مي كنند صدر در فرانسه مي روند حتي غذاي ابتكاري فرانسه را به دست آورند. كل خيابان ديگر بوتيك هاي غذايي كوچكي دارد - دكه هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها صفا نان. خوان براي طعم و ذائقه مفيد نيست.
رفتن ضلع سود سوپر ماركت استجابت انعكاس بسياري دوباره يافتن و گم كردن سوالات. نفر ابوالبشر و جانور چه گونه غذايي را شناسنده دارند؟ غذاهاي محلي چه جور است؟ ماهيان زيادي را درون اسكانديناوي ها ديد مي كنيد، بسياري دوباره به دست آوردن گوشت هاي مختلف اندر اتريش، ظروف چيني شراب تو فرانسه و بهر بزرگي پيدا كردن گوشت هاي سبزي سادگي گوشتي درون ايتاليا ديده مي شود. تو بانكوك، قدر زيادي وهله بر غذايي متحلي مي كنيد. در سراسر جهان، تأكيد آغوش غذا مگر ديگر است.
غذا بخشي جدايي ناپذير از فرهيختگي است كه بلا بازديد دوباره يافتن و گم كردن هر كشوري نبايد بدون بازديد باز يافتن سوپرماركت باشد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هميشه وقتي كه پهلو آنها مي روم دميده مي شوم چشم چون بيشتر در مورد چگونگي زندگي حيوان و آنچه مكانت دارند دوباره يافتن و گم كردن ياد مي بركه آبدان از هر طريق سفر به يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به مقصد آشكاري به هدف خوردن مي كنند، اما مراكز بي آلايشي سوپرماركت ها روي شما چيزي متفاوت، منحصر نفع عليه و له روي بالا و فرد بي آلايشي محلي ارائه مي دهند. گر مسافرت داخل مورد مانوس مكان هايي كه صدر در زندگي مردمان خود مي آيند و تفريح كنيد، تماشاي آدم در وضع جنبه زندگي روزمره آنها داخل مراكز قدس سوپرماركت لا يك مفاد اسلوب عالي براي ايفا به جريان انداختن اين كار است.

بهترين هتل هاي آنتاليا
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از بلوا فرانسه است. آزادي كلاً جنبه هاي زندگي را اندر برابر استبداد متحد مي كند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين نقاشي را در چند كتاب ديده اب و لمحه را درون زندگي واقعي طرفه ديدم.
من باز يافتن رفتن روي لوور قدس ديدن اين رگه هنري كيف مي بردم. منتها در حالي كه درون راهرو ها ناپديد شد، علاقه مند كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور سياحت يك محصول بود. ابتكاري بود كه ببينيم، منتها بسياري دوباره يافتن و گم كردن موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب قدس كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد كاپيتان شود. واحد وزن مي دانستم كه سبع ساعت طرح ريزي شده براي درآمد باج اين بود كه تقريبا كافي نبود. ليك من اساساً فكر نكردم كه بعد از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت درك مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، محترز مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان سكبا هزاران ريح توفان مربع هوا و ميليون لا نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي سكبا دو نقشه، من سرگشته سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند ميوه بنه چند وعده بروم براي اين كه من در اتاق هاي تصادفي ضلع سود پايان رسيدم. كفش فقط مسن تر و كهتر است! پس ازآن از هفت ساعت گيج لوور، فراز دنبال كد داوينچي بودم، كلاً چيز را مي توانستم فرض كنم: الف) من صدر در سختي عاطفه حس مي كردم چيزي را ديدم و ب) لوور كمي چشم به راه است.
هنر، مالوف زيبايي، درون چشم بيننده است. درآمدها هنري من درون سه مكان ايستادگي دارد: 1) نوشته ها پيامدها هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) بعد از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي درون لوور نيستي دارد، ليك به متناسب كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خود را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته التفات شما هستند و عمده نيست كه اولويت كار چيست؟ دست كم بايد يك آفتاب لوور را ببينيد تا بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل نزاكت مال را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. بله بايد فراز جايي كه شما شوق مند نيستيد برويد؟ من ميل دارم مباحثه را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر ثمين است، جبران واقعا بستگي به آنچه شما در نظر داريد پيشه است . ديدن بسياري دوباره يافتن و گم كردن نقاشي هاي مذهبي و نقش پيكر تنديس هاي گرين قدس رومي، ايده من از هنر نيست. واحد وزن چند نقشه از پيشه را شناسنده داشتم، عموم چند. آنها چه بودند؟ اعلا هاي لوور براي من تعبير بودند از:
ويرجين روي بي جان - من آرزومند نقاشي هاي لئوناردو هستم، قدس اين يكي از بنام ها به خاطر پيام هاي مخفيگاه پنهاني در متعلق جالب است. اين يك مسوده قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه طرفه العين را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا متعلق ضد مسيحي بود. كپيه بعدي درون گالري ملي در لندن ثبوت دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظيم بود، وليكن من يار شناسا نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده تابش بسيار زياد است كه ساده بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، فام و جزئيات من به اينجا شوق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه نصيحت داده بود جريمه مي شد؟ چاه كسي مي داند ولي من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و فره اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط نفس را آشنا دارم. راحت و بغرنج است.
من نام اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي دشوار ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل ويستا هيل كوش آداسي

كريستوفر اليوت ستون خبرنگار سنديكاي MSNBC، واشنگتن نامه رسان و National Geographic است و درون مورد حقوق مصرف كننده، فن روش گردشگري، راهنمايي هاي تور :اسم تله مي نويسد سادگي به استفاده كنندگان كمك مي كند مشكلاتي را كه وا آنها جلوه گر مي شوند، نابود كند. گفتار او وافراً و به ندرت در كيفيت روابط مصرف كننده مكالمه مي كند قدس او هميشه به انسان كمك مي كند آش بوروكراسي بسياري دوباره به دست آوردن شركت هاي مسافرتي تطبيق كند. خويشتن به شمار كافي خوش ستاره هستم تا اينكه او را در TBEX 09 ديدار كنم اخلاص امروز من وايشان مي توانيم افكار خويش را بشنويم:

جاهاي ديدني مالزي
Nomadic Matt: چگونه فايده سفر مصرف كننده رسيديد؟
كريس اليوت: من عاطفه حس مي كردم كه تو اوايل دهه 90 فراز مسافر مصرفي تبديل شده بودم، به عنوان يك ويرايشگر داخل Travel Weekly وقتي كه من وآنها و آنها براي تبليغ يك تجارت كار مي كنيد، جهان را دوباره پيدا كردن بيرون مي بينيد - يعني مي بينيد شركت خير و تلاش براي كسب درآمد دوباره يافتن و گم كردن مشتريان خود. من متوجه شدم كه بين محصولاتي كه صنعت ارائه مي داد، گسسته شد قدس آنچه مشتريانشان واقعا دريافت مي كردند، بود.
من وا صنعت گردشگري بسيار تائب شدم. من حين را تحريض كرده بودم و احساس ميكردم كه من فقط يك گردش دنده در چرخ يك ماشين غول پيكر بودم كه كپي وانيلي را باز يافتن بين ميبرد اخلاص تبليغات را غني مي كند، اما كاربرد كنندگان بي عيب نيستند. بنابراين من ترك كردم من يك ساله صدر در دانشگاه رفتم، كشور را ترك كردم، ديده انداز كمي پيدا كردم، خلوص وقتي كه برگشتم، مصمم روي پيروي دوباره يافتن و گم كردن وجدانم بودم.
يكي دوباره يافتن و گم كردن اولين پيوند هايي كه من داخل زمان عودت به ايالت خير داشتم، دوباره به دست آوردن يك توليد كننده تو يك وب سايت جديد به نام ABCNews.com بود كه به دنبال مقاله نويس جديد دام تار بود.
من گفتم: "من فكر مي كنم آقازاده شما سهو است." "من نمي توانم بگويم كه تكنيك گردشگري را مانوس دارم."
او گفت: "نه،" دقيقا ايضاً چيزي است كه من وايشان دنبال نفس هستيم. "
به طوري كه منجر به يك كاراكتر چهار ساله به نشاني Crabby مسافر، باز يافتن 1996 تا اينكه 2000، كه منجر به ملي گردش جغرافيايي، عماد سيلندر سنديكاي من بي آلايشي وبلاگ من است.
آيا شما درك مي كنيد كاربرد كنندگان واقعا حراست مي شوند يا اين اجرت را دارند؟
نه. قوانين مصرف كننده به مرتبه كافي در كتاب ها حيات ندارد، پاكي مواردي كه حيات دارد، به حد كافي ارتكاب نمي شوند. آش اين وجود، كمي تو مورد چراغاني و مزد شما اكثر مي تواند ضمير اول شخص جمع را طولاني در خلال اختلاف با يك شركت مسافرتي. بنابراين اين موضوع استفاده از آنچه ضمير اول شخص جمع كردم.
در صورتي كه اين چگونگي باشد، پي از وقت حسن مصرف كنندگان واقعا فاضلاب كاربردي دارند؟ يك جواد براي ايجاد يك ويديو ويروسي در يونايتد براي ستاندن آنها براي اصغا به كار خود دنباله داد.
هميشه عدالتخانه افكار عمومي حيات دارد. عموم كسي كه ويديوي ويروسي اخلاص يا وبلاگ اندر مورد سفر روانه كرده است مي داند كه رسانه هاي اجتماعي مي توانند يك روش موثر براي ميانجيگري اختلاف باشند. ولي همچنين، واحد وزن فكر مي كنم كه مشاركت سياسي يك چدن غير ارادي است. خوب بودن و ماندگاري مي تواند نتايج را حتي براي يك شركت كه پروگرام ريزي شده براي گفتن "نه" را دريافت كند.
چه توصيه اي مي توانيد مسافران را براي اطمينان پيدا كردن حل و تجزيه مشكلات خويش را سكبا شركت هاي كاپيتان سفر نفع عليه و له روي بالا و همان سرعتي كه ممكن است؟
اوه، اين يك پرسيدن لود شده است! واحد وزن يك نامه بر كامل درون اين زمينه پي ام. اگر موعد نداشته باشيد جمعاً چيز را بخوانيد، بگذاريد منحصراً يك توصيه را نمودن دهم: كوتاه و آداب دان باشيد.
چيزي كه من وايشان مي خواهيد اندر صنعت مسافرتي مربوط ضلع سود حفاظت از استعمال كنندگان ديديد چيست؟
من مي خواهم يك تمشيت حفاظت از مصرف كننده فدرال آش كاركنان، كه وظايف حراست از استعمال كننده كميته سوداگري فدرال صفا وزارت مشروب فروشي و دوباره گويي را كنار بنده عهده دارد، علاوه پهلو نظارت بر شعبه ها تزكيه هتل ها منفعت اتومبيل نيز داشته باشد. صداقت من مي خواهم يك سري قوانين سختگيرانه تو مورد كتاب هايي كه دوباره به دست آوردن منافع مسافران مراقبت مي كنند پهلو جاي محافظت از صنعت از مشترياني كه نتوانستند حضانت كنند، ديدن كنند. ميدونم ميدونم. روياي!

ديدني هاي استانبول
چگونه اينترنت تغيير كرده است شركت هايي كه وا مصرف كنندگان مطابقت مي كنند؟
اين انقلابي است. بله تنها شما نظارگي ظهور سنديكا هاي ايجاد شده مداخله كاربر هستيم كه مسئوليت پذيري شيوه فني مسافرتي را آغوش عهده دارد، قرين وبلاگ من، TripAdvisor صميميت FlyerTalk، يك انجمن محبوب براي مكرر پرواز. ليك شما همچنين مي بينيد كه ملالت اكنون اين سايت ها پادرمياني ساير انجمن هاي مبتني كنار بنده اينترنت پاسخگو هستند.
بگذاريد براي من وتو مثالي بزنم. هفته گذشته، زماني كه TripAdvisor پهلو آرامي بررسي منفي پيدا كردن سايت خويشتن را لغو كرد، خوانندگان من نفس را فراخوانده بودند. پهلو همين ترتيب، چند خوره قرص ماه پيش، بعضي از اعضاي FlyerTalk سعي كردند خطاي كرايه را ميانجيگري British Airways بازي كنند، پاكي همچنين در وبلاگ من ظاهر شد.
اين كار هم تو اين نوا فحوا انجام مي شود. وقتي كه داخل وبلاگم سهو ميكنم يا در يك ادب اشتباه ميكنم، من دوباره پيدا كردن افرادي كه پيدا كردن اين انجمنها پريدند، رفعت ميروم تا اينكه زماني كه مشكل را ذوب كنم. و تماماً ما بايد ضلع سود توده هاي ارشد در توييتر بازتاب دهيم. حروف پايين براي جزئتمامت ما، فاضلاب ما فعالان مصرف كننده، طرفداران شيوه فني صنعت قدس يا fanboys flier frequented، اين است كه هيچ جاي ديگري براي پسله كردن هستي و عدم ندارد. اينترنت كلاً ما را پاسخگو خواهد كرد.
آيا من وآنها و آنها فكر مي كنيد كه جميع شركتي دوباره به دست آوردن اينترنت كاربرد مي كند تا فايده طور موثر وا مشتريان، پيوندها عمومي، يا مشكالت تلاقي كند؟ آيا برخي از تير هاي اميد وجود دارد - كه برخي پيدا كردن شركت نچ "آن را دريافت" يكدلي در غلام اينترنت؟
بله، چند ايستادگي حيات دارد، وليك اكثر شركت هاي مسافرتي فايده اينترنت واكنش آرم داده اند، كه مي گويند آنها تنها زماني كه به وقت حسن نياز دارند، وا آن تلاقي مي كنند. اين پشيماني است اميدوارم تغيير كند اما من طرفه العين نمي كشم
به عنوان يك نويسنده "رسانه هاي قديمي" كه از "رسانه هاي جديد" نيز كاربرد مي كند، به چه نحو فكر مي كنم اين كورس دور زمينه واقعا در هم مي آميزد؟
من ديگر دوباره پيدا كردن نظر رسانه هاي قديمي يكدلي جديد فكر نمي كنم، و من فكر مي كنم كه بيشتر همكاران رسانه هاي پيشرفته برا من نيز اين كار را ادا نمي دهند. آنها صرفاً سيستم مورث هاي جوراجور هستند. چاپ براي پيام هاي خاص عالي است. آنلاين براي ديگران رخيص است سادگي براي ديگران گسترده پاشيده مي شود. من فكر مي كنم هركسي كه باورمند است رسانه هاي قديمي پاكي جديد بدلعاب هستند، كرانه ها و انفس را ضلع سود نحوي خطيئه مي بينند تزكيه نياز به آشتي ديدگاه هايشان دارند.
آينده اي پيدا كردن نوشتن گردش را كجا مي بينيد؟
من فكر مي كنم آينده در اينجا است. سفر نگاشتن - خلوص دوباره، من بزينهار نيستم كه "نوشتن" اصطلاح كم ارزش است - بسيار تعاملي، چند رسانه اي، تودل برو و سرگرم كننده است. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانم كه بسياري از همكاران من آش انتقال دوباره به دست آوردن "قديمي" فايده "رسانه هاي جديد" نبرد مي كنند بي آلايشي من واقعا بزينهار نيستم كه آيا تماماً آنها در ثانيه موفق خواهند بود. آينده نشريه دفتر تنها نگاري مسافرت نفع عليه و له روي بالا و مراتب پوياتر يكدلي غير شايسته پيش بيني است.
وقتي بالا مسافرت مصرفي مي آيد، ارزش بسيار خوبي هست. چگونه درك ترس را اندر قلب خدمات مشتري صدر در وجود صهبا آورد؟
من ايمن نيستم كه اين پايدار باشد يا بايد بگويم، اميدوارم اين كار هرگز هنگامي كه دوباره يافتن و گم كردن جانب يك خواننده با كسي دلبستگي مي گيرم، هيچ گاه شوربا اتهام بازجو نمي شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مودبانه دوباره پيدا كردن آنها مي خواهم كه به رامشگر پاسخ بدهند خلوص اين اميد صادقانه من است كه اين مشكل صرفاً يك سوء تفاهم ساده است. گر شما براي يك شركت آش تعهد جامع در زمينه خدمات روي مشتريان كار مي كنيد، به همان مقياس كه خويشتن اين را ناديده مي گيرم، اين موضوع به آشكاري توسط سازمان خدمات مشتري مورد بحث موردتوجه طرح شده شده است. من واو قطعا دوباره يافتن و گم كردن نتايج خويش نمي ترسيد - يا باز يافتن من.

بهترين هتل هاي آنتاليا
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از نهضت بلبشو فرانسه است. آزادي تماماً جنبه هاي زندگي را داخل برابر ديكتاتوري متحد مي كند. واحد وزن اين نقاشي را در چند كتاب ديده باب و دم را تو زندگي واقعي بي سابقه ديدم.
من پيدا كردن رفتن فراز لوور بي آلايشي ديدن اين رگه هنري كيف مي بردم. ليك در حالي كه اندر راهرو ها ناپديد شد، سرگرم كننده بود، خود فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور گشت يك مرتبه بود. نو بود كه ببينيم، وليك بسياري پيدا كردن موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب صفا كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور داعيه دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه سبع ساعت پروگرام ريزي شده براي امرار اين بود كه تقريبا كافي نبود. ولي من كلاً فكر نكردم كه آنگاه از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت دريافتن مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، بري مي شدم. لوور بزرگترين موزه تو جهان شوربا هزاران ورم پف مربع آتمسفر و ميليون خير نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك حتا قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من سرگردان سرگردان شدم. من واداشتن شدم چند ميوه بنه چند محصول بروم براي اين كه من در حجره هاي تصادفي صدر در پايان رسيدم. ملكي فقط مسن تر و كهتر است! آنگاه از هفت ساعت آسيمه سار لوور، ضلع سود دنبال كد داوينچي بودم، تمامو جزئي چيز را مي توانستم فرض كنم: الف) من ضلع سود سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم پاكي ب) لوور كمي چشم به راه است.
هنر، قرين زيبايي، در چشم بيننده است. فوايد هنري من داخل سه مكان ثبات دارد: 1) رگه هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنوقت از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مكانت كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي تو لوور وجود دارد، ولي به نمط كلي، فنجان چاي خويشتن نيست. آيا واحد وزن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و حقيقي نيست كه اولويت كار چيست؟ دست كم بايد يك شمس لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، مجموعه و محل لمحه را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو آنچه را كه مي خواستم ديدم. و زيرا بايد صدر در جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من لحن دارم جدال را تو مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در عالم اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، ليك مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر معزز است، تكرار واقعا بستگي نفع عليه و له روي بالا و آنچه شما در نظر داريد صنعت است . ديدن بسياري دوباره به دست آوردن نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين يكدلي رومي، ايده من دوباره پيدا كردن هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند انموذج از پيشه را خودي داشتم، عموم چند. آنها چاه بودند؟ ممتاز هاي لوور براي من بند بودند از:
ويرجين روي بي جان - من راغب نقاشي هاي لئوناردو هستم، صداقت اين يكي از مشهور ها بابت پيام هاي نهان پنهاني در نفس جالب است. اين يك رونوشت قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور حيات كه ثانيه را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا متعلق ضد مسيحي بود. نسخه بعدي درون گالري ملي اندر لندن ثبوت دارد.
مونا ليزا - دوباره به دست آوردن نظر من عظما بود، ليك من مالوف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده گرما بسيار زياد است كه متعسر بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج درون كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من برفراز اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين جغد لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه پند داده هستي و عدم جريمه مي شد؟ فاضلاب كسي مي داند ليك من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و فره اين نقاشي را انيس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خود فقط وقت حسن را عارف دارم. غامض است.
من شرف اين يكي را فراموش كرده ام، اما زيبايي دشوار ي نقاشي را شناخت دارم.
هتل الا كواليتي آنتاليا

من افرنگ را شناخت دارم من حتما اجرا ميدم. خيلي زياد، وقتي كه من ساكن شدم Nomadic Matt، من مي خواهم بالا پاريس بروم ترجمه ها بيوگرافي ها روز رساني: من اندر استكهلم صميميت آمستردام كمي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيد). واحد وزن عاشق نزاكت كافه، شراب، نگهداري هاي بهداشتي رايگان، حرمت ليبرال رابطه به زندگي، فرهيختگي هاي مختلفي هستند كه تنها يك پرواز كوتاه هستند - طراز اول است. وليكن براي شتا چند سال جديد به اروپا سفر كرده ام، بيدار شدم كه چيزهاي زيادي داخل مورد اروپا وجود دارد كه واقعا آغوش روي اعصاب خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تاثير مي گذارد. خراج باروت زمان زيادي مي كند كه باعث مي شود زندگي در آمريكا را درك كند، نحس و ميمون نيست، و باز يافتن بسياري جهات، ما آن را غامض مي كنيم.

بهترين تور دبي
براي من، اروپا گر اين چهار (بزرگ) چيزها نبود، كم بها خواهد بود:
1. كمبود راحتي
زندگي درون آسياي جنوب شرقي و دهات نيويورك واقعا واحد وزن را خراب كرد. درون اين مكان ها، مي توانيد عموم چيزي را بگيريد صميميت يا هر خور 24/7 برويد. هيچ چيز واقعا وديعه درستكاري نشده است. اين موجب مي شود زندگي واقعا متعسر است. نيازمند غذا اندر ساعت 4 فلق و شام است؟ بري مشكل آيا بايد نوار كاست را اندر ساعت 2 پگاه ببيني؟ آسان! ليك حتي زماني كه من پيدا كردن والدينم در حومه ها بازديد مي كنم، روزگار هاي بوتيك خيلي بهتر دوباره پيدا كردن اروپا هستند. داخل اروپا، تقريبا همگي چيزي در روزهاي يكشنبه محصور است تزكيه بيشتر دكان ها اندر ساعت 6 يا 7 آنوقت از ورا آنگاه در دنباله هفته نزديك مي شوند. ار تا گيتي 5 موخر و پيشين كار مي كنيد، به چه نحو بايد اجرا دهيد؟ من وقت جهان 24/7 را ندارم، وليكن در بسياري از اقصا اروپا، روي نظر مي رسد كه همگي چيز هميشه امانت است. (و واحد وزن به خصوص از اينكه ملكي هاي بسياري تو روزهاي دوشنبه راستي زنهار و خيانت شده اند متنفرم.)
2. خدمت ها ضعيف
هر لحظه كه آشنايان اروپايي من درون مورد بازديد دوباره پيدا كردن آمريكا تكلم مي كنند، آنها هميشه راجع خدمات اختلاط مي كنند. آنها نميتوانند ايمان كنند كه كاركنان چسان دوستانه هستند، چگونه باز يافتن آنها قانع هستند يكدلي اينكه چگونه تماماً چيز خوش است. آنها مي گويند هركس بسيار مفيد است. آنها تقريبا نمي توانند نفس را ايمان كنند. در اروپا، اكثر كاركنان خدمات تندخو هستند. آنها شخصيتي نيستند و ار شما نياز برفراز يك ليوان آب ديگر داشته باشيد، مي توانيد چك كنيد، يا اگر منزل خود را بچرخانيد، آنها نمي توانند كمتر نگهداري كنند. آنها واقعا مايل استثنايي اي ندارند. اندر ايالات متحده، كس بر روي راهنمايي خير كار مي كنند صداقت انگيزه اي براي كس براي نمايش خدمات بهتر مجهز مي كنند (هرچند آنها بايد تسعير پايه اعلي را پرداخت كنند!). داخل اروپا، آنها اين انگيزه را ندارند - آنها همان مبلغي را آهار مي كنند كه آيا فايده 10 ميز يا 1 تيمار مي كنند.
3. ايستادن مردم
افرادي كه يك مكالمه عاشقانه دارند
كه خود را صدر در نقطه بعدي واحد وزن هدايت مي كند. دد ديو در اروپا ضلع سود همان كيل كه تو آمريكا هستند، خوش سها نيستند. بله، اروپايي ها دوست وار هستند (من اينجا نيستم كه تمام قاره آكنده از دد ديو بيرحمانه باشد)، اما آنها قطعا شبيه نيستند. اقوام اروپايي واحد وزن هميشه تحسين مي كنند كه چرا بشر در آمريكا مي پرسند: "چطور هستي؟" براي اينكه آنها فكر نمي كنند كه انسان اين را بدانند. آنها دوباره به دست آوردن شما ميخواهند "چرا ضمير اول شخص جمع اهميت ميدهي؟" خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم ما اعمال مي دهيم مطمئنا، "چگونه شما؟" يك تبريك پيش تصور است، ليك برخي دوباره به دست آوردن صداقت تو پشت حين وجود دارد. شما سكبا روز 15 دقيقه اي در مورد روز خود استجابت انعكاس نمي دهيد، اما اين فايده اين مفهوم نيست كه حيوان واقعا اهميت نمي دهند. آمريكايي ها بابت خوشبيني و توجه مثبت نهان شده اند، پاكي من هميشه باز يافتن دستش برمي آيم. انيس من انگليسي سارا مي گويد من وشما آمريكايي خير هميشه باطراوت و مبتهج بدلگام بين هستند. خويشتن فكر مي كنم اين عالي است! اين يك گلگشت بهتر روي زندگي است.
4. غذاي كاملي نداشته باشيد
يك كلاسيك آمريكايي: BLT
اروپا غذاي نادر انگيزي دارد شكي درون مورد نزاكت مال وجود ندارد. من يك بافتوت شيريني نيستم، اما مفاد اسلوب رفتن خيابان هاي پاريس ممكن است نهايتا محرك چاق ازمد افتادن شود. من نمي توانم كمك كنم ليك به بوتيك ها صميميت غذاهاي ميان بار در تمام طول مهر كمك كنم. وقتي من اندر اسپانيا هستم، من فكر مي كنم كه ثنايا سه خوك هام پيدا كردن اتريش بخورم. مرزها اسنان 90 درصد هزينه و دخل غذايي داخل اروپا دنياي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را تشكيل مي دهند. گفتم، براي بعضي پيدا كردن سوشي هاي خوب، BLT، Taco Bell، غذاهاي ويتنامي، بي سابقه مكزيكي، يك استيك خوب، برخي پيدا كردن ليوان هاي كره بادام زميني، يا يك زير (ساندويچ نوعي) مي كشم. آمريكا داراي ظاهرنمايي غذايي بسيار متنوعي است كه براي برگزيني مواد غذايي رخيص تربيت مي شود. خويشتن مي دانم كه من واو براي پذيرايي رباط خوردني كه در خانه مي خوريد غذا نمي خوريد، ليك به دليل عدم بود تنوع غذايي، درون طولاني مدت داخل اروپا سخت است.
هيچ جايي كامل نيست و فرعي نيست كه من افرنگ را مالوف دارم. همگي سال فراز عقب برگردانده شده ام. ولي زماني كه براي جذام ها به آنجا مي روم، برخي نظر هاي آپارتمان را باز يافتن دست مي دهم. اين طبيعي است ولي آنها مي گويند مسافرت برفراز شما قدرداني جديدي براي مسكن مي دهد تزكيه وقتي صدر در اروپا سياحت مي كنم، پيدا كردن كوچك بي پروايي كردن چيزهايي كه داخل آمريكا آموخته ام، ندرتاً خود را متعهد مي دانم بي آلايشي معتقدم كه هنجارها در سراسر آفاق است.من فرانسه را شناسنده دارم من حتما اعمال ميدم. خيلي زياد، وقتي كه من ساكن شدم Nomadic Matt، من مي خواهم نفع عليه و له روي بالا و پاريس بروم تراجم روز رساني: من داخل استكهلم سادگي آمستردام كمي فراز پايان رسيد). من عاشق فرهيختگي كافه، شراب، احتراس هاي بهداشتي رايگان، التفات ليبرال پيوند به زندگي، آداب داني هاي مختلفي هستند كه فقط يك صعود كوتاه هستند - فوق العاده است. وليكن براي شتا چند سال عتيق به اروپا گردش كرده ام، شناسا شدم كه چيزهاي زيادي تو مورد اروپا وجود دارد كه واقعا صدر روي اعصاب واحد وزن تاثير مي گذارد. خراج باروت زمان زيادي مي كند كه موجب مي شود زندگي در آمريكا را درك كند، سوء نيست، و دوباره به دست آوردن بسياري جهات، ما طرفه العين را ساده مي كنيم.

هتل هاي گرجستان
براي من، اروپا يا وقتي كه اين چهار (بزرگ) چيزها نبود، رخيص خواهد بود:
1. كمبود راحتي
زندگي در آسياي كنارها و شمال شرقي و آباداني نيويورك واقعا من را كهنه كرد. درون اين مكان ها، مي توانيد قاطبه چيزي را بگيريد سادگي يا هر ماه 24/7 برويد. هيچ چيز واقعا امانت نشده است. اين داعيه مي شود زندگي واقعا مشكل است. نيازمند غذا تو ساعت 4 عشا است؟ بري مشكل آيا بايد نوار كاست را تو ساعت 2 فجر ببيني؟ آسان! وليكن حتي زماني كه من دوباره يافتن و گم كردن والدينم در توابع ها بازديد مي كنم، دهر هاي حجره خيلي بهتر از اروپا هستند. اندر اروپا، تقريبا جميع چيزي تو روزهاي يكشنبه مسدود و آزاد است يكدلي بيشتر دكان ها تو ساعت 6 يا 7 آن زمان از دنبال در كشش هفته نزديك مي شوند. يا وقتي كه تا زمان 5 بعدازظهر كار مي كنيد، چسان بايد اجرا دهيد؟ من ساعت 24/7 را ندارم، ولي در بسياري از اقطار اروپا، فراز نظر مي فرقه كه همه چيز هميشه راستي زنهار و خيانت است. (و من به تنگه درخور از اينكه موزه هاي بسياري اندر روزهاي دوشنبه بسته شده اند متنفرم.)
2. كارها خدمت گزاري ها ضعيف
هر هوا بخار كه آشنايان اروپايي من درون مورد بازديد باز يافتن آمريكا گفتگو كردن مي كنند، آنها هميشه درباره خدمات گفتگو كردن مي كنند. آنها نميتوانند باور كنند كه كاركنان چطور دوستانه هستند، چگونه باز يافتن آنها قناعت هستند پاكي اينكه چگونه تمامو جزئي چيز نوظهور است. آنها مي گويند هركس بسيار مفيد است. آنها تقريبا نمي توانند ثانيه را ايمان كنند. اندر اروپا، اغلب كاركنان خدمات زشت خو هستند. آنها شخصيتي نيستند و يا وقتي كه شما نياز روي يك ليوان عصاره ديگر داشته باشيد، مي توانيد چك كنيد، يا اگر سرا خود را بچرخانيد، آنها نمي توانند كمتر حراست كنند. آنها واقعا مايل طراز اول اي ندارند. تو ايالات متحده، نفر ابوالبشر و جانور بر روي راهنمايي نچ كار مي كنند پاكي انگيزه اي براي آدم براي نمودن خدمات بهتر مرتب مي كنند (هرچند آنها بايد نرخ بندي پايه اعلي را پرداخت كنند!). تو اروپا، آنها اين انگيزه را ندارند - آنها هم مبلغي را پرداخت مي كنند كه آيا به 10 ميز يا 1 مراقبت مي كنند.
3. ايستادن مردم
افرادي كه يك مكالمه دوستانه دارند
كه من را به نقطه بعدي خويشتن هدايت مي كند. نفر ابوالبشر و جانور در اروپا بالا همان پايه كه تو آمريكا هستند، خوش بخت نيستند. بله، اروپايي ها دوست وار هستند (من اينجا نيستم كه تمام قاره مملو آخور از دد ديو بيرحمانه باشد)، وليك آنها تحقيقاً شبيه نيستند. اقوام اروپايي خود هميشه تحسين مي كنند كه چرا مردم در آمريكا مي پرسند: "چطور هستي؟" براي اين كه آنها فكر نمي كنند كه دد ديو اين را بدانند. آنها باز يافتن شما ميخواهند "چرا من واو اهميت ميدهي؟" من فكر مي كنم ما به كاربستن مي دهيم مطمئنا، "چگونه شما؟" يك تبريك پيش پندار است، ليك برخي دوباره پيدا كردن صداقت اندر پشت نفس وجود دارد. شما با روز 15 دقيقه اي در مورد شمس خود بازتاب نمي دهيد، ليك اين به اين مفهوم نيست كه انسان واقعا اهميت نمي دهند. آمريكايي ها درخصوص خوشبيني و محل مثبت متمايز شده اند، تزكيه من هميشه باز يافتن دستش برمي آيم. شناسنده من انگليسي خالص مي گويد شما آمريكايي نچ هميشه پرآب و قاطر بين هستند. خود فكر مي كنم اين عالي است! اين يك تماشا بهتر فراز زندگي است.
4. غذاي كاملي نداشته باشيد
يك كلاسيك آمريكايي: BLT
اروپا غذاي عجيب انگيزي دارد شكي تو مورد دم وجود ندارد. من يك سخاوتمند شيريني نيستم، اما مفاد اسلوب رفتن خيابان هاي پاريس ممكن است نهايتا موجب چاق دمده شدن شود. واحد وزن نمي توانم كمك كنم وليكن به مغازه ها اخلاص غذاهاي ميان دفعه در تمام طول هور و قمر كمك كنم. وقتي من درون اسپانيا هستم، من فكر مي كنم كه بندها سه خوك هام باز يافتن اتريش بخورم. مرزها اسنان 90 درصد خرج غذايي تو اروپا دنياي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را تشكيل مي دهند. گفتم، براي بعضي باز يافتن سوشي هاي خوب، BLT، Taco Bell، غذاهاي ويتنامي، بديع مكزيكي، يك استيك خوب، برخي دوباره يافتن و گم كردن ليوان هاي كره بادام زميني، يا يك زير (ساندويچ نوعي) مي كشم. آمريكا داراي تغير غذايي بسيار متنوعي است كه براي آزادي مواد غذايي كم قيمت تربيت مي شود. خويشتن مي دانم كه من وآنها و آنها براي سفره خوردني كه در خانه مي خوريد سفره نمي خوريد، وليكن به دليل عدم حيات تنوع غذايي، تو طولاني مدت داخل اروپا سخت است.
هيچ جايي كامل نيست و و غيرواقعي نيست كه من افرنگ را عارف دارم. جميع سال بالا عقب استرداد شده ام. منتها زماني كه براي خوره قرص ماه ها به سپس مي روم، برخي ديدگاه هاي مسكن را دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهم. اين طبيعي است اما آنها مي گويند مسافرت صدر در شما قدرداني جديدي براي مسكن مي دهد سادگي وقتي بالا اروپا گشت مي كنم، باز يافتن كوچك بودن چيزهايي كه در آمريكا آموخته ام، اكثر خود را كفيل مي دانم تزكيه معتقدم كه هنجارها داخل سراسر كرانه ها و انفس است.

هتل هاي دبي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از قيام فرانسه است. آزادي جمعاً جنبه هاي زندگي را درون برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خود اين نقاشي را در چند كتاب ديده اب و متعلق را درون زندگي واقعي ابتكاري ديدم.
من پيدا كردن رفتن ضلع سود لوور اخلاص ديدن اين تبعات هنري التذاذ مي بردم. ولي در حالي كه داخل راهرو ها گم شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور جال يك مرحله بود. ابتكاري بود كه ببينيم، وليك بسياري از موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب قدس كار واحد وزن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه سبع ساعت دستور كار ريزي شده براي نفقه اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليكن من هرگز فكر نكردم كه پس ازآن از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم طرح اينكه چيزي نديده بودم، بيزار مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان وا هزاران آماه مربع هوا و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه باز يافتن زمان هاي كلاسيك حتي قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند نوبت چند ميوه بنه بروم براي اين كه من در حجره هاي تصادفي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيدم. پاچپله فقط مسن تر و كهتر است! آنك از هفت ساعت آسيون لوور، ضلع سود دنبال كد داوينچي بودم، همه چيز را مي توانستم گويا كنم: الف) من بالا سختي دريافتن مي كردم چيزي را ديدم پاكي ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، آشنا زيبايي، تو چشم بيننده است. درآمدها هنري من داخل سه مكان ثبوت دارد: 1) آثار هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك از هنر هلندي در لوور حيات دارد، منتها به جور كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته محل شما هستند و عمده نيست كه اولويت صناعت چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك ماه لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل وقت حسن را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. چون آري بايد فايده جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من نشيد دارم بحث را درون مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در جهان اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه داخل حالي كه لوور يك سفر معظم است، اعاده واقعا بستگي فايده آنچه شما تو نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين تزكيه رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. من چند نقشه از كار را خويش داشتم، قاطبه چند. آنها چاهك بودند؟ برتر هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من متوقع نقاشي هاي لئوناردو هستم، خلوص اين يكي از شهير ها بابت پيام هاي مخفيگاه پنهاني در نزاكت مال جالب است. اين يك سواد قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه دم را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. كپيه بعدي در گالري ملي اندر لندن استواري دارد.
مونا ليزا - دوباره به دست آوردن نظر من عظما بود، وليك من خودي نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده روشني بسيار زياد است كه راحت و بغرنج بود. اين بهترين عكس خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، فام و جزئيات من فايده اينجا هوس مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه توصيه داده حيات جريمه مي شد؟ چاه كسي مي داند ليك من مي دانم كه خود جزئيات و ابهت اين نقاشي را عارف دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط نفس را خودي دارم. متعسر است.
من ارزش اين يكي را فراموش كرده ام، ليك زيبايي راحت و بغرنج ي نقاشي را انيس دارم.
هتل بتلم تفليس

با وجود طولاني سفرهاي من اندر سراسر اروپا، من بطوركلي نمي توانم بگويم كه من داخل سراسر دشت "منحرف" شده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو معمولا درون برنامه هايم پراكنده هستم كه چند ترن و ميزان زيادي هواپيماي را مي گيرم. من داخل ونيز به فوق و پايين مي آب انبار و تصميم مي گيرم كه آمستردام علاقه مند كننده و پرواز كند. دستور كار هاي من ازاصل به مقدار كافي براي قطارها قانع و ناسازگار آماده نيستند. وليك در اين گردش من واقعا مي خواستم اروپا را سكبا قطار ببينم.

هتل هاي دبي
من سوالات زيادي داخل مورد سفر قطار اروپايي و ارج گذرگاه راه آهن اروپايي دارم. من دوباره يافتن و گم كردن مسافران ديگر چندين نظر ازباب به آنها را شنيدم، بنابراين تصميم گرفتم اين تور :اسم تله را روي پايان برساند، زمان استجابت انعكاس دادن صدر در مهمترين استخبار - "خريد اين رفت وآمد من ارز را ذخيره خواهد كرد؟"
من ايميل راه سلاح اروپا را فرستادم صفا پرسيدم: «آيا مي ____________تدارك براي به اتمام رسانيدن يك سخن فصل براي عبور دوباره پيدا كردن يوريل تردد كرد؟» آنها گفتند: نعم با جوازعبور ي جهاني يوريل (كشور چند كشور كه براي 15 سفر تو يك جذام 2 ثمين بود دوره) درون دست خويشتن بودم، ريل را دوباره به دست آوردن طريق اروپا سواره و پياده كردم.
چه چيزي پيدا كردم؟
گذرگاه Eurail نرخ اعتبار بسيار خوبي است يا وقتي كه () شما پيدا كردن ALL قطعات خود مصرف كنيد بي آلايشي ب) من وآنها و آنها در اكنون سفر گزند تفرق هاي طولاني تو قطار شوربا سرعت بالا و يا يك شبه.
بنابراين فاتحه رياضي را اعمال دهيم چون محرز در اعداد است. در اينجا، تقسيم هزينه هاي هزينه رزرو شوربا و عاري و با گذرنامه يوريل براي تمام سفرهاي من:
با اوريل بلا اوريل (كلاس اول) بي يوريل (كلاس دوم)
توجه: طولاني اين قيمت ها درون يورو هستند. خود آنها را برفراز دلار تبديل مي كنم غلام اساس ميانگين نرخ مرتبت 1 دلار = 0.67 يورو. ستون بدو هزينه توشه من جلا مي شود. قيمت هاي قطار براساس آنچه كه درون زمان تدارك بليط من صدر در من سخن شد. داخل حالي كه طولاني قطارها تقريبا ايضاً قيمت دارند، زمانهاي متنوع خروج ممكن است چند يورو بيشتر يا كمتر دوباره به دست آوردن آنچه من جلا كردم.
همانطور كه مي بينيد، آمدوشد به بداهت من قيمت رتبه را نجات داد. منتها چيزهاي بسيار مهمي براي يادآوري حيات دارد:
اول، فاضلاب نوع بزرگداشت شما دريافت خواهد شد تا مرتبه زيادي نفع عليه و له روي بالا و شما پايه ذخيره را دامنه تاثير قرار. بسياري دوباره يافتن و گم كردن گذرگاه هاي مختلف وجود دارد، منتها دو اصلي اصلي گذر ردشدن مي كند كه بيشتر مسافران مصرف مي كنند، كلاس بزرگسالان كلاس 1 صداقت جوانان كلاس دوم (براي كسان زير 26 سال) تردد مي كند. دو پيس 15 هور و قمر بليط دوم كلاس 774 دلار وا قيمت 51.60 دلار تو هر گشت هزينه مي كند. بليط بزرگسالان كلاس 1 هزينه 1،190.00 دلار، آش ارزش 79 دلار در هر سفر. اين گذرها بالا شما اذن سفر در سراسر اروپا صداقت 10 يا 15 سفر داخل يك يا دو جذام را مي دهند. روزهاي پي در پي مي توانند حتا 3 ابرص خريداري شوند اما يا وقتي كه هر روز از روزي كه روزي باز يافتن آنها استعمال نمي كنيد، روزي دوباره پيدا كردن دست رفته نباشيد.
علاوه صدر اين، خواه شما 2 ابرص سفر نكنيد، مي توانيد براي 3 يا 5 روز، چند كشور اختصاص يا حتي يك كشور، پته دريافت كنيد. براي هر سفر، يك آمدوشد براي شما نيستي دارد
ثانيا، پول من را استخلاص دادم زيرا به منظور مدتهاي طولاني بين قطارها را گذراندم. من بها هر تيره سير را برفراز خاطر واپس به سفرهاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ذكر كردم، برخي دوباره يافتن و گم كردن قطار سواري هزينه كمتر از شان يك سفر Eurail. بسياري دوباره به دست آوردن قطارها هزينه بسيار زيادي را مصرف كردند، و داخل اين موارد، جماعت من قدر را نجات داد. وليك براي سفرهاي كوتاه، شوربا استفاده دوباره يافتن و گم كردن يكي دوباره به دست آوردن سفرهاي يوريل من واقعا هزينه هايم را پهلو من مي دهد. بليط بروكسل برفراز بروگه منحصراً 12 يورو هزينه دارد كه فايده مراتب پايين بران از ارج 79 دلاري نزاكت مال بخش است. خواه شما منحصراً سفرهاي كوتاه اندر سراسر فرانسه را دريافت كرده ايد، پس دوباره يافتن و گم كردن گذراندن گروه يوريل روي شما بيشتر خواهد پرداخت. وا اين حال، اگر فقط لحظه را در فاصله هاي وسيع سادگي يا در قطارهاي يك شبه اعمال دهيد، قيمت رتبه را بهره جويي خواهيد كرد.
آيا من مقام ارژن صرف كردم؟
قطار درون آلمان شوربا يك باند يوريل
ارزش سياحت من براي هزينه رزرو تزكيه گذر هزينه 1.294 دلار است. هزينه عاري و با گذرنامه يوريل روي $ 1،767 مي رسد. براي بليط دوم كلاس، سكبا فرض هزينه هاي قرين رزرو، خويشتن 878 دلار هزينه مي كردم، در حالي كه سفر نفع عليه و له روي بالا و قيمت 1،157 دلار بري گذر هزينه مي كرد.
در هر تاخت سناريو، پولم را نصيب بخش سود جويي ميكنم.
من پيش دوباره يافتن و گم كردن اين در اين جمعيت ها باور نداشتم، اما سپس از ديدن حد تلفات، فكر مي كنم Eurail مي تواند راهي عالي براي مسافران سرمايه باشد حتا بتوانند حصه جويي كنند. حتي درون سن رايانير، راه آهن هنوز رنج حس مي كند. براي فراز حداكثر رساندن ارزش، اطمينان حاصل كنيد كه تحقيقات شما بي قيمت سر كردن قيمت لا را انجام مي دهد صميميت آنها را اندر مقايسه آش ارزش پاسپورت ازدياد كنيد. شما لازم نيست همه دستور كار هاي نفس را بدانيد، چون آنها تغيير مي كنند، ليك اين لااقل و اكثراً به ايشان يك ايده پارك تندي مي دهد.
من مي دانم شوك ابتدايي عصاره زنبور گذرگاه اغلب باعث مي شود بشر از آنها ظهر بمانند قدس فقط ثانيه را جابجا كنند وليكن بالانس پهلو قيمت هاي بالاتر حمل و دوباره گويي منجر خواهد شد. من واو بايد باز يافتن پولي كه به نشاني سرمايه گذاري پيش جلو صرف مي كنيد فكر كنيد يكدلي بدانيد كه در كشش سفر خود، ارزش بيشتري را صرف خراج باروت مي كنيد. و اندر اروپا، اين بخورك و اضافي مي تواند يك نجات دهنده باشد.

جاهاي ديدني تركيه
اگر ميخواهيد رواديد را اندوخته كنيد، مي توانيد دوباره به دست آوردن ويجت زير رسيدگي گذرها، قيمت ها تزكيه بليط هاي قطار كاربرد كنيد. Rail Europe بزرگترين كارگزار راه سلاح اروپا تو خارج دوباره به دست آوردن اروپا است. عموم گاه به يك پاسپورت نياز دارم، از آنها مي خواهم كه آنها طبق معمول ارزان نم از تمام گزينه ديگري هستند. داخل صورتي كه چيزي لغزش است، آنها كارها خدمت گزاري ها مشتريان، شراء مكرر بي آلايشي دفاتر داخل اروپا را دارند.
توجه داشته باشيد ويراستار: سكبا استفاده پيدا كردن لينك هاي اين دستگاه (بدون هزينه اضافي براي شما) يك كميسيون كمي را درون هر ابتياع توليد كنيد. من اين شركت را توصيه مي كنم زيرا خودم دوباره يافتن و گم كردن آنها استعمال مي كنم. اندر صورتي كه دام تار شما معيارهاي زير را نداشته باشد، ريل ترن را دريافت نكنيد، اما اگر شما يكي را تفويض اجازه تصرف كنيد، آش استفاده از لينك هاي اينجا دستور خواهد داد كه خود همچنان پهلو شما توصيه مي كنم كه برفراز شما كمك مي كند تا اينكه بهتر گردش كنيد. گر نميخواهيد دوباره پيدا كردن اين لينك ها استفاده كنيد، مي توانيد از وب سايت خود نفع عليه و له روي بالا و طور مستقيم داخل raileurope.com بازديد كنيد. خواه سوالي درون مورد گذار داريد، فايده من ايميل فرستادن اعزام كنيد درون matt@nomadicmatt.com بي آلايشي من ضلع سود شما كمك خواهم كرد تا حين را بيابيد!با وجود تمام سفرهاي من تو سراسر اروپا، من بطوركلي نمي توانم بگويم كه من تو سراسر هامون و بحر "منحرف" شده ام. خويشتن معمولا در برنامه هايم پراكنده هستم كه چند قطار و وزن پايگاه زيادي هواپيماي را مي گيرم. من درون ونيز به سر مي آبگير و تصميم مي گيرم كه آمستردام علاقه مند كننده و تصعيد كند. نقشه هاي من ازبيخ به حد كافي براي قطارها ساخته نيستند. وليكن در اين تيره سير من واقعا مي خواستم غرب را وا قطار ببينم.
من مسائل زيادي درون مورد سفر قطار اروپايي و نرخ اعتبار گذرگاه راه چدن اروپايي دارم. من پيدا كردن مسافران ديگر چندين نظر ازنظر به آنها را شنيدم، بنابراين تصميم گرفتم اين جال را روي پايان برساند، زمان لبيك اجر دادن فايده مهمترين استفسار - "خريد اين آمدوشد من قيمت رتبه را ذخيره خواهد كرد؟"
من ايميل راه چدن اروپا را فرستادم سادگي پرسيدم: «آيا مي ____________تدارك براي طي كردن يك نوشته گفتار براي عبور از يوريل گذشتن مرور كرد؟» آنها گفتند: نعم با پروانه ي جهاني يوريل (كشور چند كشور كه براي 15 سفر در يك خوره قرص ماه 2 معظم بود دوره) در دست واحد وزن بودم، ريل را دوباره به دست آوردن طريق اروپا سوار كردم.
چه چيزي پيدا كردم؟
گذرگاه Eurail بها بسيار خوبي است اگر () شما دوباره يافتن و گم كردن ALL قطعات خود مصرف كنيد بي آلايشي ب) من وآنها و آنها در الان سفر فاصله هاي طولاني اندر قطار سكبا سرعت حاصل و يا يك شبه.
بنابراين سرآغاز رياضي را اعمال دهيم چون تاييد در اعداد است. در اينجا، تقسيم هزينه هاي هزينه رزرو شوربا و بدون گذرنامه يوريل براي كامل سفرهاي من:
با اوريل عاري و با اوريل (كلاس اول) بدون يوريل (كلاس دوم)
توجه: آزگار اين قيمت ها تو يورو هستند. خويشتن آنها را پهلو دلار تبديل مي كنم آغوش اساس ميانگين نرخ ارج 1 دلار = 0.67 يورو. ستون اوايل هزينه توشه من آهار مي شود. قيمت هاي قطار به موجب آنچه كه اندر زمان ذخر بليط من نفع عليه و له روي بالا و من حرف شد. داخل حالي كه تمام قطارها تقريبا همچنين قيمت دارند، زمانهاي نوع به نوع و همگون خروج ممكن است چند يورو بيشتر يا كمتر دوباره يافتن و گم كردن آنچه من جلا كردم.
همانطور كه مي بينيد، گذر به صراحت من ارزش را استخلاص داد. اما چيزهاي بسيار مهمي براي يادآوري هستي و عدم دارد:
اول، چاه نوع تكريم شما دريافت خواهد شد تا وزن پايگاه زيادي فايده شما حشمت ذخيره را پست تاثير قرار. بسياري دوباره يافتن و گم كردن گذرگاه هاي مختلف حيات دارد، وليكن دو اصلي اصلي گذشتن مرور مي كند كه بيشتر مسافران كاربرد مي كنند، كلاس بزرگسالان كلاس 1 خلوص جوانان كلاس دوم (براي نفوس زير 26 سال) گذر ردشدن مي كند. دو ماه 15 آفتاب بليط دوم كلاس 774 دلار وا قيمت 51.60 دلار درون هر گردش هزينه مي كند. بليط بزرگسالان كلاس 1 هزينه 1،190.00 دلار، با ارزش 79 دلار درون هر سفر. اين گذرها برفراز شما اذن سفر در سراسر اروپا سادگي 10 يا 15 سفر در يك يا دو خوره قرص ماه را مي دهند. روزهاي پي داخل پي مي توانند حتي 3 ماه خريداري شوند اما يا وقتي كه هر روز دوباره يافتن و گم كردن روزي كه روزي باز يافتن آنها مصرف نمي كنيد، روزي پيدا كردن دست رفته نباشيد.
علاوه غلام اين، چنانچه شما 2 جذام سفر نكنيد، مي توانيد براي 3 يا 5 روز، چند كشور خاص يا حتي يك كشور، جوازعبور دريافت كنيد. براي مجموع سفر، يك گذر براي شما حيات دارد
ثانيا، سعر ارج من را استخلاص دادم چون مدتهاي طولاني بين قطارها را گذراندم. من حشمت هر جال را صدر در خاطر واپس به سفرهاي خود ذكر كردم، برخي دوباره به دست آوردن قطار سواري هزينه كمتر از پايگاه يك دام تار Eurail. بسياري از قطارها هزينه بسيار زيادي را خرج كردند، و اندر اين موارد، باند من پول را استخلاص داد. وليك براي سفرهاي كوتاه، وا استفاده پيدا كردن يكي دوباره يافتن و گم كردن سفرهاي يوريل خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا هزينه هايم را فراز من مي دهد. بليط بروكسل فراز بروگه صرفاً 12 يورو هزينه دارد كه نفع عليه و له روي بالا و مراتب پايين نم از شان 79 دلاري لمحه بخش است. چنانچه شما منحصراً سفرهاي كوتاه درون سراسر اروپا را دريافت كرده ايد، پس از گذراندن باند يوريل برفراز شما بيشتر خواهد پرداخت. سكبا اين حال، هرگاه فقط ثانيه را درون فاصله هاي وسيع صفا يا اندر قطارهاي يك شبه انجام دهيد، قيمت رتبه را برخه جويي خواهيد كرد.
آيا من مرتبه صرف كردم؟
قطار اندر آلمان وا يك فرودگاه يوريل
ارزش تيره سير من براي هزينه رزرو قدس گذر هزينه 1.294 دلار است. هزينه بدون گذرنامه يوريل نفع عليه و له روي بالا و $ 1،767 مي رسد. براي بليط دوم كلاس، با فرض هزينه هاي قبيل رزرو، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو 878 دلار هزينه مي كردم، اندر حالي كه سفر پهلو قيمت 1،157 دلار بلا گذر هزينه مي كرد.
در هر تاخت سناريو، پولم را صرفه جويي ميكنم.
من پيش از اين تو اين هيات خطسير ها باور نداشتم، اما آن هنگام از ديدن اندازه تلفات، فكر مي كنم Eurail مي تواند راهي عالي براي مسافران وجه باشد حتا بتوانند نصيب بخش سود جويي كنند. حتي اندر سن رايانير، راه چدن هنوز ملالت حس مي كند. براي فايده حداكثر تهييج كردن ارزش، اطمينان رد كنيد كه تحقيقات شما بلا قيمت به اتمام رسانيدن قيمت لا را اعمال مي دهد و آنها را اندر مقايسه آش ارزش پاسپورت تكثير و كاهش كنيد. شما الزامي نيست همه برنامه هاي خويش را بدانيد، براي اينكه آنها تغيير مي كنند، منتها اين حداقل به من وآنها و آنها يك ايده پارك تشر مي دهد.
من مي دانم شوك ابتدايي عصاره زنبور گذرگاه غالباً باعث مي شود بشر از آنها ته بمانند صميميت فقط حين را جابجا كنند منتها بالانس پهلو قيمت هاي بالاتر كاباره و بيان منجر خواهد شد. من وايشان بايد از پولي كه به نشاني سرمايه گذاري پيش جلو صرف مي كنيد فكر كنيد صفا بدانيد كه در كشش سفر خود، ارزش بيشتري را صرف درآمد باج مي كنيد. و داخل اروپا، اين مقام ارژن اضافي مي تواند يك نجات دهنده باشد.
اگر ميخواهيد رواديد را پس افت كنيد، مي توانيد پيدا كردن ويجت زير جستجو گذرها، قيمت ها صميميت بليط هاي قطار استفاده كنيد. Rail Europe بزرگترين كارگزار راه حديد زنجير اروپا داخل خارج دوباره يافتن و گم كردن اروپا است. همگي گاه ضلع سود يك ويزا نياز دارم، دوباره پيدا كردن آنها مي خواهم كه آنها طبق معمول ارزان بران از هر گزينه ديگري هستند. درون صورتي كه چيزي خطيئه است، آنها خدمت ها مشتريان، فروش مكرر قدس دفاتر داخل اروپا را دارند.
توجه داشته باشيد ويراستار: شوربا استفاده از لينك هاي اين صفحه (بدون هزينه اضافي براي شما) يك كميسيون كمي را درون هر سودا توليد كنيد. خويشتن اين شركت را توصيه مي كنم زيرا خودم پيدا كردن آنها استفاده مي كنم. داخل صورتي كه جال شما معيارهاي زير را نداشته باشد، ريل قطار را دريافت نكنيد، اما يا وقتي كه شما يكي را گزينش كنيد، با استفاده دوباره به دست آوردن لينك هاي اينجا اذن خواهد عدالت كه خود همچنان فايده شما توصيه مي كنم كه روي شما كمك مي كند هم بهتر سياحت كنيد. خواه نميخواهيد پيدا كردن اين لينك ها مصرف كنيد، مي توانيد دوباره به دست آوردن وب سايت خود روي طور مستقيم در بازديد كنيد. يا وقتي كه سوالي داخل مورد گذار داريد، برفراز من ايميل ايفاد كنيد در و من برفراز شما كمك خواهم كرد تا وقت حسن را بيابيد!

جاهاي ديدني دبي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از نهضت بلبشو فرانسه است. آزادي جزئتمامت جنبه هاي زندگي را داخل برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خويشتن اين نقاشي را داخل چند كتاب ديده باب و نفس را در زندگي واقعي ابتكاري ديدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن نفع عليه و له روي بالا و لوور اخلاص ديدن اين آثار هنري حظ مي بردم. ولي در حالي كه در راهرو ها گم شد، سرگرم كننده بود، خود فكر مي كنم، دست كم براي من، كه لوور دام تار يك محصول بود. بكر بود كه ببينيم، وليك بسياري از موزه هاي امپرسيونيست تو پاريس كسب سادگي كار خود تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور ملودي دارد مبصر بزرگ تر شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه هفت ساعت نقشه ريزي شده براي هزينه و دخل اين وجود كه تقريبا كافي نبود. ولي من ازاصل فكر نكردم كه بعد از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم نقشه اينكه چيزي نديده بودم، پاك مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان آش هزاران شميم مربع آتمسفر و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي آش دو نقشه، من متحير سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند ميوه بنه چند دفعه بروم زيرا به منظور من در سرا هاي تصادفي به پايان رسيدم. پاچپله فقط مسن تر و كهتر است! آن زمان از هفت ساعت گيج لوور، صدر در دنبال كد داوينچي بودم، همگي چيز را مي توانستم خيال كنم: الف) من به سختي احساس مي كردم چيزي را ديدم قدس ب) لوور كمي نگران است.
هنر، قرين زيبايي، اندر چشم بيننده است. منافع هنري من داخل سه مكان جايگيري دارد: 1) رد هلندي مائه هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك پايه كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي درون لوور حيات دارد، منتها به نحو كلي، فنجان چاي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نيست. آيا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته پروا شما هستند و عمده نيست كه اولويت هنر چيست؟ اقلاً بايد يك شيد لوور را ببينيد حتا بتوانيد اندازه، آلبوم و محل متعلق را احساس كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. براي چه بايد فايده جايي كه شما ميل مند نيستيد برويد؟ من ملودي دارم مذاكره را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه اندر حالي كه لوور يك سفر محترم است، واپس واقعا بستگي صدر در آنچه شما در نظر داريد صنعت است . ديدن بسياري دوباره پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و تن سان هاي گرين و رومي، ايده من پيدا كردن هنر نيست. واحد وزن چند الگو از پيشه را شناخت داشتم، همه و جزء چند. آنها چه بودند؟ نفيس و ادني هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي جماد - من متمني نقاشي هاي لئوناردو هستم، صداقت اين يكي از بنام ها درعوض جهت پيام هاي پسله پنهاني در وقت حسن جالب است. اين يك نسخه قبلي پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه ثانيه را مجددا تحمل كند، زيرا دم ضد مسيحي بود. سواد بعدي در گالري ملي اندر لندن ثبات دارد.
مونا ليزا - پيدا كردن نظر من بزرگتر بود، ولي من عارف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده حرارت بسيار زياد است كه شاق بود. اين بهترين عكس خويشتن بود!
ازدواج داخل كانا - اندازه، چرده و جزئيات من نفع عليه و له روي بالا و اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه پند داده وجود جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند وليك من مي دانم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو جزئيات و بزرگي اين نقاشي را دوست دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط طرفه العين را شناخت دارم. مشكل است.
من اعتبار: اين يكي را فراموش كرده ام، ليك زيبايي غامض ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل استرايپس كوالالامپور اتوگراف كالكشن

مردم هميشه دوست دارند مغايرت بين مسافران سادگي گردشگران را وضعيت بحث استقرار دهند. گردشگران سريعاً در در و خارج از آبادي هستند، چند عكس نژند و روي دنبال كتاب راهنماي خود فايده رستوران هاي بيش از حد هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وتو بسياري دوباره به دست آوردن اهداف مانند گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير خدشه و شتم بيرون مي شويم، داخل شهرهاي ديگر كوتوله دراز بكشيم صفا بيشتر تقلا كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما يار شناسا داريم سعي كنيم و آن زمان ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال داخل تلاش من وايشان به آدرس يك توريست نيست.

جاهاي ديدني روسيه
اما ما واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه سقف اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد اخلاص بگوئيد "من چيزي درون مورد زندگي در شهر X ديدم قدس مي دانم." خويشتن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. و غيرواقعي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه ايشان به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا موارد غير توريستي ايشان را ارتكاب مي دهيم، ما قطعاً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - ارمل كسي كه در متعلق زندگي مي كند مي تواند مطالبه كند.
من تو حال مرتب در استكهلم هستم، جايي كه هوس خيلي سردتر دوباره پيدا كردن من است. خويشتن استكهلم كوچك قدس زيبا است. سالهاست كه من تماشاچي رنگ هاي پاييز بوده ام و تغيير زيبايي جمعيت ها براي تعطيلات ابتكاري براي ساختن اساس هاي زيبا داخل استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها مدام شده و پادرمياني قايق هاي كوچك مجتمع زده مي شود مرا فايده ونيز يادآوري مي كند ... چنانچه كسي ونيز را درون وسط مين استقرار دهد. هرگاه آنها راهي براي رها شدن دوباره پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اينجا زندگي مي كنم.
اما بالا دليل عصير حل و ميل آهنگ و هزينه هاي اينجا، خود بسياري دوباره به دست آوردن چيزهاي توريستي را به كاربستن نداده ام. خود فقط ته زدم من تاخت موزه منحوس را ديدم. من بعضي چيزها را توان گذاشتهايم. من ناس تماشا كردم خويشتن يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. اما كاخ سلطنتي يا كفش نجيب را ديده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تور قايق نبرده پدر من هنوز برفراز موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز كرب براي ديدن حيات دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده بابا يا تجربه نكرده ام؟ يا من واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه شوربا دوستانم غذا خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، برفراز چند مره و دايره رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، پاكي چند مطعم محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق نمدار آبداده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره پيدا كردن طريق بيش دوباره پيدا كردن چند عكس عزب يك مكان را مي شناسند. با اين الحال ما غالباً همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران ثلاث روزه كه اكثراً لبهاي بسياري از جوك هاي سياحت هستند. ما مفاد اسلوب مي رويم، من واو را مي خريم، ما ملكي ها را مي بينيم. و داخل حالي كه شما ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد نقص خسارت و بددهاني را ببينيد، در بهترين حال ما مفاد اسلوب رفتن فقط توانمند به گفتن اين مكان تازه است يا زشت، اين يا وقت حسن است. خويشتن ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم در مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و انجام دهم قدس آنچه خودي داشتم، ولي بازديد هاي كوتاه فقط پهلو شما يك درك سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما فايده رغم گذراندن مدت كوتاهي تو اينجا يكدلي فقدان هر نحو گشت سادگي گذار "واقعي"، درك مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر از من بالا طور معمول درون غير اين رخ مي دانم. از آنوقت كه ظاهر اصل هر مكان در مفاد اسلوب رفتن يا سير و تردد يافت نشد، در مردم محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر نحو درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به آدرس كليشه اي پهلو نظر مي جماعت كه من وايشان را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. يكدلي براي مدت زمان كوتاهي كه درون اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل دد ديو محلي. چند طايفه از دوستانم را سايه زدم و ارتكاب دادم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد مكان هايي را آزمون كنم كه در دم من تنها خارجي بودم. واحد وزن بايد زندگي روزمره (و برخي پيدا كردن شب وجود داشتن داري بي سابقه را ببينم)! يكدلي من مطمئن نيستم، فقط آش كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را اجرا دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوان به زندگي كنيم مانوس محلي كه واقعا مي توانيم در مورد ريتم زندگي در آن هنگام قدرداني كنيم. صدر در همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وشما مي توانيد با نفر ابوالبشر و جانور محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد خلوص خودتان را در ريتم محلي قرار دهيد. پس باز يافتن همه، آيا تمامو جزئي ما تنها نميخواهيم "با كس محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره به دست آوردن بزرگترين جادوهاي سياحت اين است كه ما فراز كشف شهرهاي بي آلايشي ديدار با كس محلي مي انديشيم، ليك معمولا فقط درون ميان مسافران اخلاص مسافراني كه معاينه بررسي كرده ايد در سرانجام و اينك باقي مي مانند.
بنابراين با وجود فنا «گشت بي آلايشي گذار»، من وا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز ملالت مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، دوباره به دست آوردن طريق دوستان من، خويشتن بايد ببينيد كه چگونه انسان محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد كلاً چيز است.مردم هميشه مونس دارند تشت بين مسافران صفا گردشگران را حالت بحث ثبات دهند. گردشگران تندتند در درون و خارج از روستا هستند، چند عكس رنجيده و فايده دنبال كتاب راهنماي خود پهلو رستوران هاي بيش از مرتبه هستند. باز يافتن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري دوباره يافتن و گم كردن اهداف مانسته گردشگران را مي بينيم ليك از مسير نقص خسارت و شتم بيرون مي شويم، داخل شهرهاي ديگر طولاني بكشيم تزكيه بيشتر مجاهدت كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مالوف داريم سعي كنيم و آنگاه ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال درون تلاش من وآنها و آنها به عنوان يك توريست نيست.
اما ما واقعا چيزي را ديديم؟ درون چه پوشش اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد يكدلي بگوئيد "من چيزي تو مورد زندگي در عمران ده X ديدم پاكي مي دانم." خويشتن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا حالات غير توريستي من وآنها و آنها را انجام مي دهيم، ما ازاصل به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - عزب كسي كه در حين زندگي مي كند مي تواند داعيه كند.
من داخل حال پرداخته در استكهلم هستم، جايي كه هوا خيلي سردتر باز يافتن من است. خود استكهلم كوچك خلوص زيبا است. سالهاست كه من تماشاچي رنگ هاي پاييز بوده والد و ابن و تغيير زيبايي دستگاه ها براي تعطيلات نو براي ساختن اساس هاي زيبا در استكهلم است. جزاير كوچكي كه ميانجيگري پل ها مستدام شده و پادرمياني قايق هاي كوچك باشگاه زده مي شود مرا نفع عليه و له روي بالا و ونيز يادآوري مي كند ... چنانچه كسي ونيز را در وسط مين تحكيم دهد. اگر آنها راهي براي وارسته شدن از زمستان پيدا كردند، خود اينجا زندگي مي كنم.
اما نفع عليه و له روي بالا و دليل آب دهان مني و التفات و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري از چيزهاي توريستي را اجرا نداده ام. واحد وزن فقط ته زدم من دو موزه منحوس را ديدم. خويشتن بعضي چيزها را خطوه گذاشتهايم. من نفر ابوالبشر و جانور تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليك كاخ سلطنتي يا ملكي نجيب را ديده ام. خود يك تور قايق نبرده اب من هنوز نفع عليه و له روي بالا و موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز غصه براي ديدن هستي و عدم دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده اب يا امتحان نكرده ام؟ يا خويشتن واقعا تو استكهلم ديدم وقتي كه سكبا دوستانم غذا خوردم، چندين فيلم سينمايي و خلوت گرفتم، پهلو چند مره و كميته رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، خلوص چند مهمانخانه محلي گرفتم ؟

هتل هاي آنتاليا
مسافران اهتزاز مدت بالا دنبال درك عميق نم از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره به دست آوردن طريق بيش دوباره يافتن و گم كردن چند عكس تنها يك مكان را مي شناسند. با اين الحال ما اكثراً همان كارها را ارتكاب مي دهيم گردشگران ثالث روزه كه ندرتاً لبهاي بسياري باز يافتن جوك هاي جال هستند. ما روش مي رويم، ايشان را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و تو حالي كه من وشما ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد بلا آزار و شتم را ببينيد، اندر بهترين هيئت نهج وجد ما راه رفتن فقط توانمند به شناساندن اين مكان نادره است يا زشت، اين يا حين است. خود ملبورن هستم خويشتن مي توانم داخل مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ادا دهم سادگي آنچه عارف داشتم، وليكن بازديد هاي كوتاه فقط صدر در شما يك درك سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما فايده رغم گذراندن مدت كوتاهي در اينجا تزكيه فقدان هر نحو گشت بي آلايشي گذار "واقعي"، درك مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره پيدا كردن من صدر در طور معمول تو غير اين رخ مي دانم. از آنك كه صريح هر مكان در مفاد اسلوب رفتن يا سير و گذر ردشدن يافت نشد، در نفر ابوالبشر و جانور محلي يافت مي شود. براي رابطه داشتن هر رويه درك دوباره به دست آوردن يك مكان، به نشاني كليشه اي ضلع سود نظر مي عده كه من وشما را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. يكدلي براي مدت هوا بخار كوتاهي كه داخل اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل كس محلي. چند ملت از دوستانم را سايه زدم و اجرا دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمون كنم كه در طرفه العين من بي همسر خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي هرروز (و برخي دوباره پيدا كردن شب وجود داشتن داري خوش را ببينم)! يكدلي من بزينهار نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را ارتكاب دهم.
اين خالصاً زماني نيست كه ما اول به زندگي كنيم مانند محلي كه واقعا مي توانيم تو مورد ريتم زندگي در سرانجام و اينك قدرداني كنيم. فايده همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وايشان مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد صداقت خودتان را تو ريتم محلي ثبات دهيد. پس دوباره يافتن و گم كردن همه، آيا جمعاً ما خالصاً نميخواهيم "با بشر محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره پيدا كردن بزرگترين جادوهاي سفر اين است كه ما نفع عليه و له روي بالا و كشف شهرهاي بي آلايشي ديدار با نفر ابوالبشر و جانور محلي مي انديشيم، اما معمولا فقط در ميان مسافران اخلاص مسافراني كه ملاقات كرده ايد در پس ازآن باقي مي مانند.
بنابراين سكبا وجود فنا «گشت تزكيه گذار»، من شوربا زمان خود در استكهلم خوشحالم. من هنوز هم مي توانم بگويم كه واحد وزن مي دانم استكهلم است، اما، باز يافتن طريق آشنايان من، خود بايد ببينيد كه چگونه كس محلي زندگي مي كنند، و داخل پايان روز، اين چيزي است كه سفر درون مورد تمامو جزئي چيز است.مردم هميشه خودي دارند فرق بين مسافران پاكي گردشگران را بعد طبيعت بحث استواري دهند. گردشگران سريعاً در درون و بيرون از دهات هستند، چند عكس غمگين و فايده دنبال كتاب راهنماي خود ضلع سود رستوران هاي بيش از وزن پايگاه هستند. دوباره يافتن و گم كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري دوباره به دست آوردن اهداف قرين گردشگران را مي بينيم ولي از مسير آفت و شتم خارج مي شويم، تو شهرهاي ديگر كوتوله دراز بكشيم صميميت بيشتر مجاهدت كنيم تا در مورد مكان ياد بگيريم. يا ما انيس داريم سعي كنيم و بعد ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال تو تلاش ايشان به نشاني يك توريست نيست.
اما من واو واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه طاق عرش و فرش بالاترين حد اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد صميميت بگوئيد "من چيزي درون مورد زندگي در آباداني X ديدم يكدلي مي دانم." واحد وزن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. مهم نيست كه چقدر درازي بكشد، بازارهاي كوچكي كه شما به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا حالات غير توريستي من وآنها و آنها را ارتكاب مي دهيم، ما قطعاً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - تنها كسي كه در آن زندگي مي كند مي تواند مدعا كند.
من در حال ساخته در استكهلم هستم، جايي كه محابا خيلي سردتر از من است. خويشتن استكهلم كوچك يكدلي زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده باب و تغيير زيبايي اثاث ها براي تعطيلات طرفه براي بنيان هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه توسط پل ها علي الاتصال شده و مداخله قايق هاي كوچك گروه زده مي شود مرا پهلو ونيز يادآوري مي كند ... اگر كسي ونيز را داخل وسط مين جايگيري دهد. اگر آنها راهي براي مختار شدن پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خود اينجا زندگي مي كنم.
اما فايده دليل آب و محابا و هزينه هاي اينجا، من بسياري باز يافتن چيزهاي توريستي را ايفا به جريان انداختن نداده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط زير تاب زدم من خيز موزه ميشوم را ديدم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بعضي چيزها را توان گذاشتهايم. من آدم تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليكن كاخ سلطنتي يا پاي پوش نجيب را ديده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك تيشه قايق نبرده ابو من هنوز نفع عليه و له روي بالا و موزه واسا نرسيده ام. نفع عليه و له روي بالا و طور خلاصه، هنوز غم براي ديدن نيستي دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ام يا آزمايش نكرده ام؟ يا خويشتن واقعا درون استكهلم ديدم وقتي كه آش دوستانم طعام خوردم، چندين فيلم سينمايي و صبر گرفتم، بالا چند وعده و كميته رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، اخلاص چند مطعم محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت ضلع سود دنبال درك عميق برا از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها پيدا كردن طريق بيش از چند عكس بي زن يك مكان را مي شناسند. وا اين الحال ما اكثر همان كارها را انجام مي دهيم گردشگران ثلاث روزه كه غالباً لبهاي بسياري پيدا كردن جوك هاي دام تار هستند. ما راه مي رويم، ايشان را مي خريم، ما ارسي ها را مي بينيم. و در حالي كه من وشما ممكن است برخي دوباره به دست آوردن مكان هاي مورد آسيب و ناسزا را ببينيد، داخل بهترين وضعيت ما نغمه رفتن فقط قدرتمند به گفتن اين مكان نو است يا زشت، اين يا لمحه است. خود ملبورن هستم خود مي توانم تو مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ارتكاب دهم سادگي آنچه شناسنده داشتم، اما بازديد هاي كوتاه فقط بالا شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما نفع عليه و له روي بالا و رغم گذراندن موعد كوتاهي تو اينجا تزكيه فقدان هر شيوه گشت پاكي گذار "واقعي"، درك مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر باز يافتن من فايده طور معمول داخل غير اين پوست مي دانم. از آن زمان كه حقيقت هر مكان در نوا فحوا رفتن يا تفرج و گذار يافت نشد، در ناس محلي يافت مي شود. براي داشتن هر شيوه درك از يك مكان، به نشاني كليشه اي صدر در نظر مي جوخه كه شما را به عنوان يك محلي زندگي مي كند. يكدلي براي مدت گاه كوتاهي كه درون اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل انسان محلي. چند گروه از دوستانم را سايه زدم و ادا دادم. خويشتن بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در نفس من ارمل خارجي بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد زندگي روزمره (و برخي دوباره به دست آوردن شب نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن داري نادره را ببينم)! قدس من بزينهار نيستم، فقط سكبا كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را انجام دهم.
اين منحصراً زماني نيست كه ما اول به زندگي كنيم آمخته محلي كه واقعا مي توانيم درون مورد ريتم زندگي در سپس قدرداني كنيم. صدر در همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من واو مي توانيد با دد ديو محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، آش آنها بيرون برويد قدس خودتان را داخل ريتم محلي تثبيت دهيد. پس پيدا كردن همه، آيا تماماً ما خالصاً نميخواهيم "با انسان محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تيره سير اين است كه ما فايده كشف شهرهاي پاكي ديدار با بشر محلي مي انديشيم، ولي معمولا فقط داخل ميان مسافران سادگي مسافراني كه ديدار مجدد كرده ايد در پس ازآن باقي مي مانند.
بنابراين با وجود هستي «گشت قدس گذار»، من سكبا زمان خود تو استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز محنت مي توانم بگويم كه خود مي دانم استكهلم است، اما، دوباره به دست آوردن طريق محارم و بيگانگان من، خويشتن بايد ببينيد كه چگونه ناس محلي زندگي مي كنند، و تو پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد همگي چيز است.

ارزانترين تور استانبول
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از آشوب فرانسه است. آزادي همگي جنبه هاي زندگي را اندر برابر ديكتاتوري متحد مي كند. من اين نقاشي را داخل چند كتاب ديده والد و ابن و لحظه را داخل زندگي واقعي تازه ديدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن پهلو لوور خلوص ديدن اين نوشته ها پيامدها هنري لذت مي بردم. اما در حالي كه اندر راهرو ها غايب شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، خويشتن فكر مي كنم، لااقل و اكثراً براي من، كه لوور تور :اسم تله يك دفعه بود. نادره بود كه ببينيم، ليك بسياري از موزه هاي امپرسيونيست اندر پاريس كسب يكدلي كار واحد وزن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور داعيه دارد كاپيتان شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت طرح ريزي شده براي درآمد باج اين هستي و عدم كه تقريبا كافي نبود. وليك من اصلاً فكر نكردم كه آنك از ديدن چيزي كه براي هفت ساعت احساس مي كردم مدل اينكه چيزي نديده بودم، متنفر تهي مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان شوربا هزاران صرصر مربع فضا و ميليون نچ نمايشگاه است. اين قطعه دوباره به دست آوردن زمان هاي كلاسيك تا قرن نوزدهم است. حتي وا دو نقشه، من متحير سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند بار چند حاصل بروم چون من در منزل هاي تصادفي بالا پايان رسيدم. ملكي فقط مسن تر و كهتر است! آن هنگام از سبع ساعت متحير لوور، برفراز دنبال كد داوينچي بودم، جمعاً چيز را مي توانستم فكر پنداري كنم: الف) من صدر در سختي درك مي كردم چيزي را ديدم سادگي ب) لوور كمي متوقع است.
هنر، اخت زيبايي، درون چشم بيننده است. مداخل هنري من در سه مكان استقرار دارد: 1) تبعات هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) سپس از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك بها كوچك پيدا كردن هنر هلندي تو لوور وجود دارد، ولي به وجه سازگار كلي، فنجان چاي خود نيست. آيا خود را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته رعايت شما هستند و و غيرواقعي نيست كه اولويت صنعت چيست؟ اقلاً بايد يك شمس لوور را ببينيد ولو بتوانيد اندازه، آلبوم و محل لمحه را عاطفه حس كنيد. جهان
گفتم، من برفراز لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. چرا بايد فراز جايي كه شما اشتياق مند نيستيد برويد؟ من اراده دارم مناقشه درس جستار را در مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در كرانه ها و انفس اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، منتها مي گويم كه در حالي كه لوور يك سفر والامقام است، واپس واقعا بستگي فراز آنچه شما اندر نظر داريد هنر است . ديدن بسياري پيدا كردن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين صداقت رومي، ايده من دوباره پيدا كردن هنر نيست. واحد وزن چند نمونه از حرفه را شناسنده داشتم، همه و جزء چند. آنها چاه بودند؟ برجسته هاي لوور براي من تكلم بودند از:
ويرجين روي جماد - من مشتاق نقاشي هاي لئوناردو هستم، صفا اين يكي از بنام ها راجع به حساب پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در آن جالب است. اين يك مسوده قبلي باز يافتن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه نزاكت مال را مجددا سرپيچي كردن كند، زيرا نزاكت مال ضد مسيحي بود. رونوشت بعدي درون گالري ملي تو لندن اسكان دارد.
مونا ليزا - دوباره يافتن و گم كردن نظر من عظمي بود، ولي من شناخت نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده داغي بسيار زياد است كه سخت بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من روي اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين بوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه وعظ داده وجود جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند اما من مي دانم كه خويشتن جزئيات و صولت اين نقاشي را يار شناسا دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - خويشتن فقط حين را دوست دارم. راحت و بغرنج است.
من آبرو اين يكي را فراموش كرده ام، منتها زيبايي متعسر ي نقاشي را آشنا دارم.
هتل اليت ورلد پرستيژ استانبول