سفر آنلاين سفر آنلاين .

سفر آنلاين

نگران سفر خود نباش

وقتي من داخل دانشگاه بودم، بسياري دوباره به دست آوردن دوستانم اندر خارج پيدا كردن كشور تحصيل كردند. همه آنها پيدا كردن زندگي در حال تغيير داستان ها و تجربيات برگشتند. آنها نزاكت مال را يك فيلم پهلو نظر مي رسند و ثانيه چيزي وجود كه خود هميشه از انجام نفس فكر مي كردم. بودن در يك كشور خارجي، يادگيري اصطلاح جديد، نوآوري ذوق خودتان، ملاقات شوربا دختران و توانايي قانوني نوشيدن. براي يك محصل كالج، لمحه را مانند تجربه كامل صلا كرد.
ديدني هاي دبي
به مگر من اساساً رفتم من منسجم خيلي ترسيدم ترس دوباره يافتن و گم كردن آنچه اتحاد مي افتد، وليك مي ترسد دوباره پيدا كردن چيزي كه من دوباره به دست آوردن دست مي دهم خانه. اگر من چيزي دوباره به دست آوردن دست بدهم، هيچ وقت واقعا مامون نيستم كه چي چيزي بود جز اينكه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه نمي خواهم ثانيه را از دست بدهم. من نميخواهم داستانهايم را باز يافتن دوستانم بشنوم. من مي خواستم بخشي دوباره پيدا كردن آنها باشم. در ذهنم مي دانستم كه مي توانم ادبيات هاي خودم را تو خارج دوباره به دست آوردن كشور ايجاد كنم، وليكن در مورد ادبيات هايي كه من باز يافتن دست مي دهم، خيلي از دم ها مي ترسم.
و من دوباره يافتن و گم كردن اين تصميم پهلو اين آفتاب پشيمانم.
من اجازه دادم ترس كنيز قوش زندگي واحد وزن حكومت كنم. من با شيطان كه مي دانستم رفتم، ساده نم بود. من راه راحت و بغرنج را بيرون كردم
اگر رخصت بدهم از سفر خودم را از سفر بيرون كنم نقشه اين كه درون كالج بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هرگز گيتي افق ها را تجربه نكرده بودم و تو مسيري كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ضلع سود اين زندگي هدايت كرد، آغاز شد. من تجربه فوق العاده اي را كنار گذاشتم زيرا به منظور يك ثمره ترسيدم. من خواست ندارم كه اين همبستگي و اختلاف بيفتد.
اجازه ندهيد بي تابي شما را روي عقب برگرداند در نامه بر هاي قبلي، من در مورد اينكه چسان زمان نازل و گران سفر ضلع سود دليل اقتصاد و تو مورد اينكه چگونه مجرد و متاهل راز نفع عليه و له روي بالا و سفر درازمدت ميل است، فعل شده است. اما حتي كساني كه بزرگترين تمايل پهلو سفر را دارند، مي توانند از التهاب عقب باقي مانده باشند. اين مي تواند من واو را استعمال كند صداقت ما را پشت نگه دارد.
هميشه مشخص و ناپيدا شده تيز از ذهول است كه هميشه آسان تيز است. همانطور كه هلندي مي گويد، "او كه درون خارج از منزل ساختمان خود در الان حاضر آسان ترين بخشي پيدا كردن سفر خويش را ازعقب او است."
ترس پيدا كردن آنچه كه ممكن است پيدا كردن دست بدهيم، كس زيادي را در منزل ساختمان نگه مي دارد. اگر كسي عقيم شود چه؟ متاهل؟ در مورد آيينه بندان ها چي؟ پيشگامان ته هفته ديوانه؟ مكان هاي مورد علاقه من براي خوردن؟ اين فهرست ادامه مي يابد
اما اگر شوربا هر مسافر حرف كنيد، جمعاً آنها بالا شما يك چيز مي گويند: هيچ چيز به خانه تغيير نمي كند. افراد ممكن است يك مشغله سرگرمي جديد يا يك شناسنده دختر جديد بگيرند. شايد آنها حركت كنند كسي ممكن است مزاوجت كند يك بار ممكن است نزديك رايحه نوار ممكن است ديگر خنك شود. اما زندگي روزانه همان خواهد بود و زماني كه شما حين را مي دانيد، از خود ترس مي آوريد كه وجود و غير را ترسانده ايد.
زندگي اصلاً همان اختر را دو ثمره به ما مي دهد هرگز فرصتي ديگر نخواهيد يافت درب مقفل و باز محدود نمي شود هنگامي كه آنها را بسته، آنها را براي خوب امانت شده است. مسافرت بسيار ساده آبديده از آنچه من وايشان فكر مي كنيد. هنگامي كه اولين پا را از در مي بريد، عموم چيزي ممكن است. اين كه آيا دام تار دو هفته اي فراز بالي، يك تيره سير طولاني تو سراسر جهان، اخلاص يا تو نهايت ستاندن خانواده برفراز ديزني، اكنون در اكنون رفتن است، زيرا به منظور شما دنياي مبصر بزرگ تر را دوباره پيدا كردن دست ندهيد.
از بعد كه درون نهايت، شما دوباره پيدا كردن اينكه پشيمان خواهيد شد پشيمان نخواهيد شد.

وقتي من درون دانشگاه بودم، بسياري باز يافتن دوستانم درون خارج از كشور تحصيل كردند. همه آنها پيدا كردن زندگي در اكنون تغيير اعلام و تجربيات برگشتند. آنها آن را يك فيلم صدر در نظر مي رسند و طرفه العين چيزي نيستي كه خود هميشه دوباره يافتن و گم كردن انجام وقت حسن فكر مي كردم. بودن در يك كشور خارجي، يادگيري صلح جديد، ابتكار خودتان، ملاقات با دختران صميميت توانايي قانوني نوشيدن. براي يك هيربد و تلميذ كالج، متعلق را مانند آروين كامل آوا كرد.
جاهاي ديدني كوالالامپور
به مگر من ازبن رفتم من هميشه و ابداً خيلي ترسيدم ترس باز يافتن آنچه پراكندگي مي افتد، وليك مي ترسد دوباره پيدا كردن چيزي كه من پيدا كردن دست مي دهم خانه. اگر خويشتن چيزي پيدا كردن دست بدهم، هيچ موعد واقعا بزينهار نيستم كه چي چيزي بود جز اينكه خود مي دانستم كه نمي خواهم نزاكت مال را باز يافتن دست بدهم. من نميخواهم داستانهايم را باز يافتن دوستانم بشنوم. من مي خواستم بخشي پيدا كردن آنها باشم. در ذهنم مي دانستم كه مي توانم داستان هاي خودم را داخل خارج پيدا كردن كشور ايجاد كنم، وليكن در مورد ادبيات هايي كه من از دست مي دهم، خيلي از نفس ها مي ترسم.
و من دوباره پيدا كردن اين تصميم روي اين مهر پشيمانم.
من اجازه دادم ترس پهلو زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو حكومت كنم. من وا شيطان كه مي دانستم رفتم، ساده خيس بود. من راه سخت را بيرون كردم
اگر اجازه بدهم باز يافتن سفر خودم را دوباره به دست آوردن سفر بيرون كنم نمونه اين كه درون كالج بود، خويشتن هرگز آفاق را آزمون نكرده بودم و تو مسيري كه خود را ضلع سود اين زندگي هدايت كرد، اول شد. من آزمون فوق العاده اي را كنار گذاشتم براي اينكه يك ثمره ترسيدم. من نيت سرود ندارم كه اين ائتلاف بيفتد.
اجازه ندهيد بيم شما را فراز عقب برگرداند در نامه بر هاي قبلي، من در مورد اينكه چسان زمان كم ارزش سفر پهلو دليل اقتصاد و در مورد اينكه چگونه مجرد و متاهل راز صدر در سفر درازمدت ميل است، رگه شده است. اما حتي كساني كه بزرگترين تمايل فايده سفر را دارند، مي توانند از توهم عقب تتمه باشند. اين مي تواند ايشان را استعمال كند بي آلايشي ما را پس نگه دارد.
هميشه مشخص و ناپيدا شده برا از فراموشي است كه هميشه آسان بران است. همانطور كه هلندي مي گويد، "او كه درون خارج از خانه خود در اينك حاضر سخت ترين بخشي باز يافتن سفر خويشتن را ازعقب او است."
ترس دوباره يافتن و گم كردن آنچه كه ممكن است دوباره يافتن و گم كردن دست بدهيم، حيوان زيادي را در مسكن نگه مي دارد. اگر كسي آبسته شود چه؟ متاهل؟ در مورد آيينه بندي ها چي؟ پيشگامان پايان هفته ديوانه؟ مكان هاي مورد هوس من براي خوردن؟ اين فهرست استمرار مي يابد
اما اگر شوربا هر مسافر تكلم كنيد، كلاً آنها ضلع سود شما يك چيز مي گويند: هيچ چيز به منزل ساختمان تغيير نمي كند. افراد ممكن است يك مشغوليت جديد يا يك مانوس دختر جديد بگيرند. شايد آنها حركت كنند كسي ممكن است نكاح كند يك غذاخوري ممكن است نزديك شمه نوار ممكن است ديگر خنك شود. اما زندگي يوميه همان خواهد بود و زماني كه شما حين را مي دانيد، دوباره يافتن و گم كردن خود التهاب مي آوريد كه نفس را ترسانده ايد.
زندگي ازبن همان نجم اقبال را دو پاس به من واو مي دهد هرگز فرصتي ديگر نخواهيد يافت درب لخته نمي شود هنگامي كه آنها را بسته، آنها را براي خوب وديعه درستكاري شده است. مسافرت بسيار ساده آبديده از آنچه من وآنها و آنها فكر مي كنيد. هنگامي كه اولين رجل را از درون مي بريد، كل چيزي ممكن است. اين كه آيا جال دو هفته اي بالا بالي، يك دام تار طولاني در سراسر جهان، و يا اندر نهايت اخذ خانواده برفراز ديزني، اكنون در حالا رفتن است، چون شما دنياي بزرگ را دوباره پيدا كردن دست ندهيد.
از سپس كه درون نهايت، شما پيدا كردن اينكه پشيمان خواهيد شد پشيمان نخواهيد شد.

هتل ميرادا دلمار آنتاليا

هتل كلاب هراكلس آنتاليا


برچسب: هتل،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ساعت: ۰۱:۴۸:۰۴ توسط:سفر آنلاين موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :