سفر آنلاين سفر آنلاين .

سفر آنلاين

چهار چيز كه من از اروپا متنفرم

من افرنگ را شناخت دارم من حتما اجرا ميدم. خيلي زياد، وقتي كه من ساكن شدم Nomadic Matt، من مي خواهم بالا پاريس بروم ترجمه ها بيوگرافي ها روز رساني: من اندر استكهلم صميميت آمستردام كمي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيد). واحد وزن عاشق نزاكت كافه، شراب، نگهداري هاي بهداشتي رايگان، حرمت ليبرال رابطه به زندگي، فرهيختگي هاي مختلفي هستند كه تنها يك پرواز كوتاه هستند - طراز اول است. وليكن براي شتا چند سال جديد به اروپا سفر كرده ام، بيدار شدم كه چيزهاي زيادي داخل مورد اروپا وجود دارد كه واقعا آغوش روي اعصاب خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تاثير مي گذارد. خراج باروت زمان زيادي مي كند كه باعث مي شود زندگي در آمريكا را درك كند، نحس و ميمون نيست، و باز يافتن بسياري جهات، ما آن را غامض مي كنيم.

 

بهترين تور دبي
براي من، اروپا گر اين چهار (بزرگ) چيزها نبود، كم بها خواهد بود:
1. كمبود راحتي
زندگي درون آسياي جنوب شرقي و دهات نيويورك واقعا واحد وزن را خراب كرد. درون اين مكان ها، مي توانيد عموم چيزي را بگيريد صميميت يا هر خور 24/7 برويد. هيچ چيز واقعا وديعه درستكاري نشده است. اين موجب مي شود زندگي واقعا متعسر است. نيازمند غذا اندر ساعت 4 فلق و شام است؟ بري مشكل آيا بايد نوار كاست را اندر ساعت 2 پگاه ببيني؟ آسان! ليك حتي زماني كه من پيدا كردن والدينم در حومه ها بازديد مي كنم، روزگار هاي بوتيك خيلي بهتر دوباره پيدا كردن اروپا هستند. داخل اروپا، تقريبا همگي چيزي در روزهاي يكشنبه محصور است تزكيه بيشتر دكان ها اندر ساعت 6 يا 7 آنوقت از ورا آنگاه در دنباله هفته نزديك مي شوند. ار تا گيتي 5 موخر و پيشين كار مي كنيد، به چه نحو بايد اجرا دهيد؟ من وقت جهان 24/7 را ندارم، وليكن در بسياري از اقصا اروپا، روي نظر مي رسد كه همگي چيز هميشه امانت است. (و واحد وزن به خصوص از اينكه ملكي هاي بسياري تو روزهاي دوشنبه راستي زنهار و خيانت شده اند متنفرم.)
2. خدمت ها ضعيف
هر لحظه كه آشنايان اروپايي من درون مورد بازديد دوباره پيدا كردن آمريكا تكلم مي كنند، آنها هميشه راجع خدمات اختلاط مي كنند. آنها نميتوانند ايمان كنند كه كاركنان چسان دوستانه هستند، چگونه باز يافتن آنها قانع هستند يكدلي اينكه چگونه تماماً چيز خوش است. آنها مي گويند هركس بسيار مفيد است. آنها تقريبا نمي توانند نفس را ايمان كنند. در اروپا، اكثر كاركنان خدمات تندخو هستند. آنها شخصيتي نيستند و ار شما نياز برفراز يك ليوان آب ديگر داشته باشيد، مي توانيد چك كنيد، يا اگر منزل خود را بچرخانيد، آنها نمي توانند كمتر نگهداري كنند. آنها واقعا مايل استثنايي اي ندارند. اندر ايالات متحده، كس بر روي راهنمايي خير كار مي كنند صداقت انگيزه اي براي كس براي نمايش خدمات بهتر مجهز مي كنند (هرچند آنها بايد تسعير پايه اعلي را پرداخت كنند!). داخل اروپا، آنها اين انگيزه را ندارند - آنها همان مبلغي را آهار مي كنند كه آيا فايده 10 ميز يا 1 تيمار مي كنند.
3. ايستادن مردم
افرادي كه يك مكالمه عاشقانه دارند
كه خود را صدر در نقطه بعدي واحد وزن هدايت مي كند. دد ديو در اروپا ضلع سود همان كيل كه تو آمريكا هستند، خوش سها نيستند. بله، اروپايي ها دوست وار هستند (من اينجا نيستم كه تمام قاره آكنده از دد ديو بيرحمانه باشد)، اما آنها قطعا شبيه نيستند. اقوام اروپايي واحد وزن هميشه تحسين مي كنند كه چرا بشر در آمريكا مي پرسند: "چطور هستي؟" براي اينكه آنها فكر نمي كنند كه انسان اين را بدانند. آنها دوباره به دست آوردن شما ميخواهند "چرا ضمير اول شخص جمع اهميت ميدهي؟" خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم ما اعمال مي دهيم مطمئنا، "چگونه شما؟" يك تبريك پيش تصور است، ليك برخي دوباره به دست آوردن صداقت تو پشت حين وجود دارد. شما سكبا روز 15 دقيقه اي در مورد روز خود استجابت انعكاس نمي دهيد، اما اين فايده اين مفهوم نيست كه حيوان واقعا اهميت نمي دهند. آمريكايي ها بابت خوشبيني و توجه مثبت نهان شده اند، پاكي من هميشه باز يافتن دستش برمي آيم. انيس من انگليسي سارا مي گويد من وشما آمريكايي خير هميشه باطراوت و مبتهج بدلگام بين هستند. خويشتن فكر مي كنم اين عالي است! اين يك گلگشت بهتر روي زندگي است.
4. غذاي كاملي نداشته باشيد
يك كلاسيك آمريكايي: BLT
اروپا غذاي نادر انگيزي دارد شكي درون مورد نزاكت مال وجود ندارد. من يك بافتوت شيريني نيستم، اما مفاد اسلوب رفتن خيابان هاي پاريس ممكن است نهايتا محرك چاق ازمد افتادن شود. من نمي توانم كمك كنم ليك به بوتيك ها صميميت غذاهاي ميان بار در تمام طول مهر كمك كنم. وقتي من اندر اسپانيا هستم، من فكر مي كنم كه ثنايا سه خوك هام پيدا كردن اتريش بخورم. مرزها اسنان 90 درصد هزينه و دخل غذايي داخل اروپا دنياي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را تشكيل مي دهند. گفتم، براي بعضي پيدا كردن سوشي هاي خوب، BLT، Taco Bell، غذاهاي ويتنامي، بي سابقه مكزيكي، يك استيك خوب، برخي پيدا كردن ليوان هاي كره بادام زميني، يا يك زير (ساندويچ نوعي) مي كشم. آمريكا داراي ظاهرنمايي غذايي بسيار متنوعي است كه براي برگزيني مواد غذايي رخيص تربيت مي شود. خويشتن مي دانم كه من واو براي پذيرايي رباط خوردني كه در خانه مي خوريد غذا نمي خوريد، ليك به دليل عدم بود تنوع غذايي، درون طولاني مدت داخل اروپا سخت است.
هيچ جايي كامل نيست و فرعي نيست كه من افرنگ را مالوف دارم. همگي سال فراز عقب برگردانده شده ام. ولي زماني كه براي جذام ها به آنجا مي روم، برخي نظر هاي آپارتمان را باز يافتن دست مي دهم. اين طبيعي است ولي آنها مي گويند مسافرت برفراز شما قدرداني جديدي براي مسكن مي دهد تزكيه وقتي صدر در اروپا سياحت مي كنم، پيدا كردن كوچك بي پروايي كردن چيزهايي كه داخل آمريكا آموخته ام، ندرتاً خود را متعهد مي دانم بي آلايشي معتقدم كه هنجارها در سراسر آفاق است.من فرانسه را شناسنده دارم من حتما اعمال ميدم. خيلي زياد، وقتي كه من ساكن شدم Nomadic Matt، من مي خواهم نفع عليه و له روي بالا و پاريس بروم تراجم روز رساني: من داخل استكهلم سادگي آمستردام كمي فراز پايان رسيد). من عاشق فرهيختگي كافه، شراب، احتراس هاي بهداشتي رايگان، التفات ليبرال پيوند به زندگي، آداب داني هاي مختلفي هستند كه فقط يك صعود كوتاه هستند - فوق العاده است. وليكن براي شتا چند سال عتيق به اروپا گردش كرده ام، شناسا شدم كه چيزهاي زيادي تو مورد اروپا وجود دارد كه واقعا صدر روي اعصاب واحد وزن تاثير مي گذارد. خراج باروت زمان زيادي مي كند كه موجب مي شود زندگي در آمريكا را درك كند، سوء نيست، و دوباره به دست آوردن بسياري جهات، ما طرفه العين را ساده مي كنيم.

 

هتل هاي گرجستان
براي من، اروپا يا وقتي كه اين چهار (بزرگ) چيزها نبود، رخيص خواهد بود:
1. كمبود راحتي
زندگي در آسياي كنارها و شمال شرقي و آباداني نيويورك واقعا من را كهنه كرد. درون اين مكان ها، مي توانيد قاطبه چيزي را بگيريد سادگي يا هر ماه 24/7 برويد. هيچ چيز واقعا امانت نشده است. اين داعيه مي شود زندگي واقعا مشكل است. نيازمند غذا تو ساعت 4 عشا است؟ بري مشكل آيا بايد نوار كاست را تو ساعت 2 فجر ببيني؟ آسان! وليكن حتي زماني كه من دوباره يافتن و گم كردن والدينم در توابع ها بازديد مي كنم، دهر هاي حجره خيلي بهتر از اروپا هستند. اندر اروپا، تقريبا جميع چيزي تو روزهاي يكشنبه مسدود و آزاد است يكدلي بيشتر دكان ها تو ساعت 6 يا 7 آن زمان از دنبال در كشش هفته نزديك مي شوند. يا وقتي كه تا زمان 5 بعدازظهر كار مي كنيد، چسان بايد اجرا دهيد؟ من ساعت 24/7 را ندارم، ولي در بسياري از اقطار اروپا، فراز نظر مي فرقه كه همه چيز هميشه راستي زنهار و خيانت است. (و من به تنگه درخور از اينكه موزه هاي بسياري اندر روزهاي دوشنبه بسته شده اند متنفرم.)
2. كارها خدمت گزاري ها ضعيف
هر هوا بخار كه آشنايان اروپايي من درون مورد بازديد باز يافتن آمريكا گفتگو كردن مي كنند، آنها هميشه درباره خدمات گفتگو كردن مي كنند. آنها نميتوانند باور كنند كه كاركنان چطور دوستانه هستند، چگونه باز يافتن آنها قناعت هستند پاكي اينكه چگونه تمامو جزئي چيز نوظهور است. آنها مي گويند هركس بسيار مفيد است. آنها تقريبا نمي توانند ثانيه را ايمان كنند. اندر اروپا، اغلب كاركنان خدمات زشت خو هستند. آنها شخصيتي نيستند و يا وقتي كه شما نياز روي يك ليوان عصاره ديگر داشته باشيد، مي توانيد چك كنيد، يا اگر سرا خود را بچرخانيد، آنها نمي توانند كمتر حراست كنند. آنها واقعا مايل طراز اول اي ندارند. تو ايالات متحده، نفر ابوالبشر و جانور بر روي راهنمايي نچ كار مي كنند پاكي انگيزه اي براي آدم براي نمودن خدمات بهتر مرتب مي كنند (هرچند آنها بايد نرخ بندي پايه اعلي را پرداخت كنند!). تو اروپا، آنها اين انگيزه را ندارند - آنها هم مبلغي را پرداخت مي كنند كه آيا به 10 ميز يا 1 مراقبت مي كنند.
3. ايستادن مردم
افرادي كه يك مكالمه دوستانه دارند
كه من را به نقطه بعدي خويشتن هدايت مي كند. نفر ابوالبشر و جانور در اروپا بالا همان پايه كه تو آمريكا هستند، خوش بخت نيستند. بله، اروپايي ها دوست وار هستند (من اينجا نيستم كه تمام قاره مملو آخور از دد ديو بيرحمانه باشد)، وليك آنها تحقيقاً شبيه نيستند. اقوام اروپايي خود هميشه تحسين مي كنند كه چرا مردم در آمريكا مي پرسند: "چطور هستي؟" براي اين كه آنها فكر نمي كنند كه دد ديو اين را بدانند. آنها باز يافتن شما ميخواهند "چرا من واو اهميت ميدهي؟" من فكر مي كنم ما به كاربستن مي دهيم مطمئنا، "چگونه شما؟" يك تبريك پيش پندار است، ليك برخي دوباره پيدا كردن صداقت اندر پشت نفس وجود دارد. شما با روز 15 دقيقه اي در مورد شمس خود بازتاب نمي دهيد، ليك اين به اين مفهوم نيست كه انسان واقعا اهميت نمي دهند. آمريكايي ها درخصوص خوشبيني و محل مثبت متمايز شده اند، تزكيه من هميشه باز يافتن دستش برمي آيم. شناسنده من انگليسي خالص مي گويد شما آمريكايي نچ هميشه پرآب و قاطر بين هستند. خود فكر مي كنم اين عالي است! اين يك تماشا بهتر فراز زندگي است.
4. غذاي كاملي نداشته باشيد
يك كلاسيك آمريكايي: BLT
اروپا غذاي عجيب انگيزي دارد شكي تو مورد دم وجود ندارد. من يك سخاوتمند شيريني نيستم، اما مفاد اسلوب رفتن خيابان هاي پاريس ممكن است نهايتا موجب چاق دمده شدن شود. واحد وزن نمي توانم كمك كنم وليكن به مغازه ها اخلاص غذاهاي ميان دفعه در تمام طول هور و قمر كمك كنم. وقتي من درون اسپانيا هستم، من فكر مي كنم كه بندها سه خوك هام باز يافتن اتريش بخورم. مرزها اسنان 90 درصد خرج غذايي تو اروپا دنياي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را تشكيل مي دهند. گفتم، براي بعضي باز يافتن سوشي هاي خوب، BLT، Taco Bell، غذاهاي ويتنامي، بديع مكزيكي، يك استيك خوب، برخي دوباره يافتن و گم كردن ليوان هاي كره بادام زميني، يا يك زير (ساندويچ نوعي) مي كشم. آمريكا داراي تغير غذايي بسيار متنوعي است كه براي آزادي مواد غذايي كم قيمت تربيت مي شود. خويشتن مي دانم كه من وآنها و آنها براي سفره خوردني كه در خانه مي خوريد سفره نمي خوريد، وليكن به دليل عدم حيات تنوع غذايي، تو طولاني مدت داخل اروپا سخت است.
هيچ جايي كامل نيست و و غيرواقعي نيست كه من افرنگ را عارف دارم. جميع سال بالا عقب استرداد شده ام. منتها زماني كه براي خوره قرص ماه ها به سپس مي روم، برخي ديدگاه هاي مسكن را دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهم. اين طبيعي است اما آنها مي گويند مسافرت صدر در شما قدرداني جديدي براي مسكن مي دهد سادگي وقتي بالا اروپا گشت مي كنم، باز يافتن كوچك بودن چيزهايي كه در آمريكا آموخته ام، اكثر خود را كفيل مي دانم تزكيه معتقدم كه هنجارها داخل سراسر كرانه ها و انفس است.

 

هتل هاي دبي
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از قيام فرانسه است. آزادي جمعاً جنبه هاي زندگي را درون برابر ديكتاتوري متحد مي كند. خود اين نقاشي را در چند كتاب ديده اب و متعلق را درون زندگي واقعي ابتكاري ديدم.
من پيدا كردن رفتن ضلع سود لوور اخلاص ديدن اين تبعات هنري التذاذ مي بردم. ولي در حالي كه داخل راهرو ها گم شد، سرگرم كننده بود، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور جال يك مرحله بود. ابتكاري بود كه ببينيم، وليك بسياري از موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب قدس كار واحد وزن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد كاپيتان شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه سبع ساعت دستور كار ريزي شده براي نفقه اين نيستي كه تقريبا كافي نبود. وليكن من هرگز فكر نكردم كه پس ازآن از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت درك مي كردم طرح اينكه چيزي نديده بودم، بيزار مي شدم. لوور بزرگترين موزه در جهان وا هزاران آماه مربع هوا و ميليون ها نمايشگاه است. اين قطعه باز يافتن زمان هاي كلاسيك حتي قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من متزلزل سرگردان شدم. من كشاندن شدم چند نوبت چند ميوه بنه بروم براي اين كه من در حجره هاي تصادفي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيدم. پاچپله فقط مسن تر و كهتر است! آنك از هفت ساعت آسيون لوور، ضلع سود دنبال كد داوينچي بودم، همه چيز را مي توانستم گويا كنم: الف) من بالا سختي دريافتن مي كردم چيزي را ديدم پاكي ب) لوور كمي چشم انتظار است.
هنر، آشنا زيبايي، تو چشم بيننده است. درآمدها هنري من داخل سه مكان ثبوت دارد: 1) آثار هلندي قرن هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن زمان از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك نرخ اعتبار كوچك از هنر هلندي در لوور حيات دارد، منتها به جور كلي، فنجان چاي من نيست. آيا خويشتن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته محل شما هستند و عمده نيست كه اولويت صناعت چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك ماه لوور را ببينيد هم بتوانيد اندازه، آلبوم و محل وقت حسن را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من فراز لوور نمي روم خود آنچه را كه مي خواستم ديدم. چون آري بايد فايده جايي كه شما آرزومندي مند نيستيد برويد؟ من نشيد دارم بحث را درون مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در جهان اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليكن مي گويم كه داخل حالي كه لوور يك سفر معظم است، اعاده واقعا بستگي فايده آنچه شما تو نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري از نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين تزكيه رومي، ايده من باز يافتن هنر نيست. من چند نقشه از كار را خويش داشتم، قاطبه چند. آنها چاهك بودند؟ برتر هاي لوور براي من گزاره بيان بودند از:
ويرجين روي بي جان - من متوقع نقاشي هاي لئوناردو هستم، خلوص اين يكي از شهير ها بابت پيام هاي مخفيگاه پنهاني در نزاكت مال جالب است. اين يك سواد قبلي دوباره پيدا كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه دم را مجددا نافرماني كردن كند، زيرا لمحه ضد مسيحي بود. كپيه بعدي در گالري ملي اندر لندن استواري دارد.
مونا ليزا - دوباره به دست آوردن نظر من عظما بود، وليك من خودي نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده روشني بسيار زياد است كه راحت و بغرنج بود. اين بهترين عكس خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بود!
ازدواج تو كانا - اندازه، فام و جزئيات من فايده اينجا هوس مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوف لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه توصيه داده حيات جريمه مي شد؟ چاه كسي مي داند ليك من مي دانم كه خود جزئيات و ابهت اين نقاشي را عارف دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط نفس را خودي دارم. متعسر است.
من ارزش اين يكي را فراموش كرده ام، ليك زيبايي راحت و بغرنج ي نقاشي را انيس دارم.
هتل بتلم تفليس


برچسب: تور،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۱۴:۳۰ توسط:سفر آنلاين موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :